پارت سی و چهارم

زمان ارسال : ۱۴۴۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

دست چروکیده اش را در دستم گرفتم و بوسیدم.

ای کاش فرجی می شد و صبح وقتی چشمانمان را باز می کردیم، می دیدیم بابا دوباره می نشیند، راه می رود، می گوید و می خندد و غر می زند، سر سفره کنارمان می نشیند، هر از گاهی پس گردنی ای به من می زند و به طرز ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.