شروانو (شَروانو) به قلم آمنه آبدار
پارت پنجاه و نهم
زمان ارسال : ۲۸۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
آرامتر که شد، آراس زیر گوشش زمزمه کرد: کجا میخوای بری؟ برگردیم خونه یا...
دلنیا تکانی خورد و از آغوش آراس بیرون آمد.
- باید برم پیش سمیه خانم.
نگاه دیگری به خاک روژدا انداخت و آهی کشید.
- سامران چی میشه؟
آراس اخم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نفیسه
00عالی بود