شروانو (شَروانو) به قلم آمنه آبدار
پارت پنجاه و هشتم
زمان ارسال : ۲۶۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
نفس گرفت و اما نفسش به جایی نرسید. حالش را بدتر کرد، بدتر پریشان شد و نصفه راه میان سینهاش گم شد.
انگار عمیقترین جراحت را روی قلبش داشت، آنقدر عمیق که با هر بار نفس زخمش سر باز میکرد و خونریزی میکرد.
دردِ غم را تا مغز و استخوان حس ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سیتا
10واقعا چرا باید دختر به همچین مرد مریضی میدادن که این همه اذیت و آزارش کنه بعد بکشدش