پارت نود و دوم

زمان ارسال : ۲۱۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

_ چی سرگرد، چی شده؟

سکوتی اندک بینشان حاکم شد. یاسین نگاهی به چهره‌ی خسته و آسیب‌دیده‌ی او انداخت و گفت:

_ تا جای ممکن بهش نزدیک نشو. ازت خواستم سالم بمونی ولی چیزی که الان می‌بینم یه کم نگرانم می‌کنه.

خیره شده بود به گوشه‌ی لب ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید