پاناسیا به قلم عاطفه امیرانی
پارت سی و سوم
زمان ارسال : ۲۷۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 20 دقیقه
هجده.موهاش!
ساعاتی میشد که بیدار بود. این پهلو و آن پهلو میشد.
دیشب تا دیر وقت با لذت به صدای فریادها و خندههای همخانههایش گوش داده بود و در اتاق قدم زده بود. یا روی تخت خیره به سقف دراز کشیده بود.
دلش میخواست کنارشا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
روژین
00آسمان تو همون کافه دلباخته حیان شد خدایا من یه حیان میخوام دقیقا تاکید میکنم دقیقا مثل این حیان باشه 🤲خدایا من چقدر حیانو دوست دارررررممممم