پارت شصت و هفتم

زمان ارسال : ۱۲۵۶ روز پیش

نگاه نسیم به ویترین مغازه‌ها بود و دنبال هدیه‌ی مناسبی برای سپهر می‌گشت؛ حرف‌های مهدخت و امیدواری‌هایش مدام در گوشش می‌پیچید. چشمش به نگهدارنده‌ی موبایلی افتاد که طرح فیل بود و روی خرطوم جای گوشی و قسمت پشت فیل، جای خودکار، دفترچه یادداشت و ساعت بود. به دلش نشست و با خودش
1393
277,805 تعداد بازدید
842 تعداد نظر
97 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اریسا

    31

    خداکنه نسیم عاشق پرهام شه 😘😘😊😊

    ۳ سال پیش
  • Sahar

    ۱۵ ساله 130

    حس خوبی به سپهر ندارم

    ۳ سال پیش
  • *دلارام*

    110

    به نظرم سپهر ادم عوضی هستش و نسیم با پرهام در اخر ازدواج میکنه طفلی نوید خیلی ادم خوبیه😍

    ۳ سال پیش
  • رهایی

    81

    ب نظرم سپهر آدمی درستی نیس

    ۳ سال پیش
  • یاس

    81

    وای سپهره عوضی چقدر زننده برخورد کرد کاشکی محسن برگرده نکنه پرهام وونسیم عاشق هم بشناا فقط محسن برگرده گناه دارن اینا

    ۳ سال پیش
  • دنیا

    ۱۳ ساله 120

    فکر کنم سپهر داشت به نسیم خیانت میکرد ایش از اول از سپهر خوشم نمیومد اخه یه مرد عاشق مگه یادش میره حلقه عروسیشو نندازه دستش یا وقتی که یه دختر که عشقش نباشه اینقدر نزدیکش باشه اون بخنده اصولا باید

    ۳ سال پیش
  • دنیا

    ۱۳ ساله 110

    اصولا باید اخم کنه نه بخنده و اینکه چقدر مهدخت ساده اس فکر میکنه همه ی مردا مثل همن که هیچوقت خیانت نکنن و پریدخت هم هیچوقت مثل نسیم واسه نسیم وقت نذاشت و درباره عسل هم بنویسید

    ۳ سال پیش
  • دنیا

    ۱۳ ساله 140

    فکر کنم نسیم از سپهر جدا شه و عاشق پرهام بشه

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید