طعم تلخ زندگی به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت شصت و هفتم
زمان ارسال : ۱۲۵۶ روز پیش
نگاه نسیم به ویترین مغازهها بود و دنبال هدیهی مناسبی برای سپهر میگشت؛ حرفهای مهدخت و امیدواریهایش مدام در گوشش میپیچید. چشمش به نگهدارندهی موبایلی افتاد که طرح فیل بود و روی خرطوم جای گوشی و قسمت پشت فیل، جای خودکار، دفترچه یادداشت و ساعت بود. به دلش نشست و با خودش
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Sahar
۱۵ ساله 130حس خوبی به سپهر ندارم
۳ سال پیش*دلارام*
110به نظرم سپهر ادم عوضی هستش و نسیم با پرهام در اخر ازدواج میکنه طفلی نوید خیلی ادم خوبیه😍
۳ سال پیشرهایی
81ب نظرم سپهر آدمی درستی نیس
۳ سال پیشیاس
81وای سپهره عوضی چقدر زننده برخورد کرد کاشکی محسن برگرده نکنه پرهام وونسیم عاشق هم بشناا فقط محسن برگرده گناه دارن اینا
۳ سال پیشدنیا
۱۳ ساله 120فکر کنم سپهر داشت به نسیم خیانت میکرد ایش از اول از سپهر خوشم نمیومد اخه یه مرد عاشق مگه یادش میره حلقه عروسیشو نندازه دستش یا وقتی که یه دختر که عشقش نباشه اینقدر نزدیکش باشه اون بخنده اصولا باید
۳ سال پیشدنیا
۱۳ ساله 110اصولا باید اخم کنه نه بخنده و اینکه چقدر مهدخت ساده اس فکر میکنه همه ی مردا مثل همن که هیچوقت خیانت نکنن و پریدخت هم هیچوقت مثل نسیم واسه نسیم وقت نذاشت و درباره عسل هم بنویسید
۳ سال پیشدنیا
۱۳ ساله 140فکر کنم نسیم از سپهر جدا شه و عاشق پرهام بشه
۳ سال پیش
اریسا
31خداکنه نسیم عاشق پرهام شه 😘😘😊😊