پارت بیست :


دی‌ماه سال ۹۸ بود. هنوز خبری از کرونا نبود و من تازه وارد دانشگاه شده بودم. خستگی تمام جانم را گرفته بود. با تمام طایفه‌مان جنگیده بودم تا در این رشته درس بخوانم و توانی در من نمانده بود. یک‌تنه جنگیده بودم و خستگی بعد از پیروزی، داشت مرا از ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.