چه کسی مانع ویرانی خواهد شد؟ به قلم مریم دولتیاری
پارت چهارده :
حرفی نزد و همانطور که دستهایش را داخل جیب شلوارش گذاشته بود به سمت عقب برگشت. داریوش از روی صندلی برخاست و قدم به قدم نزدیکش شد، تا جایی که مقابلش رسید و توقف کرد. او نیز دستهایش را داخل جیب شلوارش گذاشت. با حالتی متکبرانه سینه سپر کرد و چشمان سب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00شمشیرچیه میخوادتمام عصبانیت اززندگی روسرداریوش یزنه🙏