سه تا دختر شیطون که خونرو با یدونه داداششون میزارن رو سرشون از این رو سه تا برادر خوشگل و خوشتیپ که یکیشون خیلی جدیه ولی اون دوتا شوخن فکر کنین اینا بهم برخورد کنن چی میشه

ژانر : عاشقانه، طنز، کلکلی

تخمین مدت زمان مطالعه : ۴ ساعت و ۱۴ دقیقه

مطالعه آنلاین دخترای شیطون
نویسنده : ریحانه پورنوبریان کاربر رمان فوریو

ژانر : کلکلی?،،طنز،?، عاشقانه?

تعداد صفحات : 419

خلاصه رمان :

سه تا دختر شیطون که خونرو با یدونه داداششون میزارن رو سرشون

از این رو سه تا برادر خوشگل و خوشتیپ که یکیشون خیلی جدیه ولی اون دوتا شوخن

فکر کنین اینا بهم برخورد کنن چی میشه

√√√√√√√ ریحانه√√√√√√

اروم اروم رفتم طرف اتاق راشا اخی بیچاره داداشم?

از پله ها رفتم بالا جلوی در وایسادم ی نگاه ب دور و اطراف کردم دیدم ن هیچ کس نیست

اروم در اتاق و باز کردم رفتم تو اتاق

راشا فقط با ی شلوارک روی تخت خوابیده بود قربونش برم من ک هیکلش ورزشکاریه منو رزا راشا ب مامان رفتیم بوریم راشا چشماش ابیه و موهاشو سیبیلاش بوره خیلی نازه داداشم ماشالا بزنم ب تخته پزشکه تو بیمارستان همه سرو دست میشکونن براش

حالا اینارو ول کن الان و بچسب ک همه خوابن اخه الان ساعت۹:۳۰صبحه

ب پارچ کنار تختش نگاه کردم ی فکر شیطانی اومد سراغم

رفتم پارچو برداشتم ریختم رو سرش مثله جن زده ها یهو ۳متر پرید بالا ترسیده بود وحشت ناک

همینجوری ک داشتم میخندیدم چشمم ب چشای قرمز خورد خفه شدم از تخت اومد پایین ی قدم رفتم عقب یهو ی طرف صورتم سوخت

چــــــــــــــــــــــــــــــــــی؟

راشا منو زد

اشک تو چشمام جمع شد همون موقع رها و رزا اومدن تو

ی نگاه ب لب زخمیه من ک راشا زده بود کردن ی نگاه ب راشا ک اشک تو چشماش جمع شده بود

رها:چیکار کردی راشا؟

یهو اشکام ریخت و از در اتاق زدم بیرون من بچه اخریم راشا هیچ وقت از گل نازک تر بهم نمیگفت

با گریه رفتم سمت اتاقم درو بستم قفل کردم هق هقم داشت اوج میگرفت نشستم روی تخت اقدر گریه کردم نمیدونم چی شد ک چشمام سیاهی رفت و هیچی نفهمیدم

√√√√√رزا√√√√√

رزا:راشا خیلی احمقی

راشا:رزا برو از اتاق بیرون توروهم میزنما

رزا:بیشعور

از اتاق زدم بیرون رها موند تو اتاق

رفتم طرف اتاق ریحانه

رزا:ریحانه خواهری بیا درو باز کن

هرچی صداش زدم و در زدم درو باز نکرد

اها یادم افتاد بابا همیشه ی کلید زاپاس کل اتاقارو داره از پله ها رفتم پایین دمه در اتاق بابا

در زدم رفتم تو بابا علی خیلی رو ریحانه حساسه اخه اون فقط ۱۸سالشه

من:سلام بابا علی

بابا علی:سلام دختر بابا چیشده خانم بزرگ

من:بابا شما کلید زاپاش اتاق ریحانرو داری

بابا علی رنگش پرید

بابا علی: چیشده؟

من:چیزی...

نزاشت حرفمو کامل بگم

بابا علی :گفتم چی شده

من سرمو انداختم پایین

من:با راشا دعواش شد رفت تو اتاق درم قفل کرده

بابا علی تند تند داشت میگشت دنبال کلید م پیداش کرد

بابا علی:بدو بریم

با بابا علی رفتیم طرف اتاق ریحانه درو باز کرد رفتیم تو دیدم ریحانه رو تخت خوابه وای نکنه بیهوش شده

رفتم طرفش برشگردوندم دیدم رنگش شده مثل گچ دیوار ی خون خشک شده کنار لبشه بابا علی از وضعیت ریحانه عصبی شد همین ک داشت میرفت طرف اتاق راشا

بابا علی داشت میرفت طرف اتاق راشا ک صدای ریحانع بلند شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه:چ خبره اینحا برگشتیم دیدیم رو تخت نیم خیز شده بابا علی سریع رفت طرفش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باباعلی:حالت خوبه بابا جان؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه:وای بابا اتفاقی نیوفتاده که من خودم راشارو ادبش میکنم نگرانش نباش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا علی سفت ریحانرو تو بغلش گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا علی:میدونم ک زلزله ای ?

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانرو از بغلش بیرون اورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا علی:دخترا من دارم میرم سرکار کاری ندارین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منو رزا باهم:نــــــــــــــــــــه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

س تامون زدیم زیر خنده بابا علی ک رفت رفتم طرف ریحانه بغض کرده بود بغلش کردم سرشو گزاشتم روسینم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:اشکال نداره خواهری عصبی بوده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه:ب من چه که عصب..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا اومدم بقیه خرفمو بزنم در اتاق بازشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیدم رها و راشا اومدن تو اخه رها از منو ریحانه بزرگ تر بود و از راشا۱‌سال کوچیک تر و راشا باهاش بیشتر از ما راحت تر بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه روتخت خوابید پشت اون دوتا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از نگاه راشا میشه فهمید بدجور پشیمونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا اومد طرف ریحانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نشست کنارش ریحانه خانن لجبازم بیشتر سرشو تو بالشت قایم کرد من از جام پاشدم با رها از اتاق زدیم بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√√ریحانه√√√√√

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا بغل من نشسته بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستش رفت سمت موهام با دستم دستشو پس زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اونم با لجبازی دوباره دستشو لای موهام کرد ولی من دیگ دستشو پس نزدمچون میدونم لجباز تر از این حرفاست همینجور ک داشت با موهام بازی میکرد باهام حرف میزد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا:ریحانه خانمی نمیخوای نگام کنی من غلط کردم اخه دختر خوب تو که میدونی من اب سرد بخوره ب سرم سر درد میگیرم بعد اونم سر صبخ ک من تازه ی ساعت بود چشام گرم خواب شده بود س لحظه کنترلمو از دست دادم خواهری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راستش راست میگفت بغض کردم برگشتم طرفشو بغلش کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو ب*و*س*ه زد با صدای لرزونی گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ببخشید داداشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو گرفت بالا نگاش ب لبم ک زخم شده افتاد محکم بغلم کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا:منو ببخش خانم کوچیک من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از این حرفش زدم زیر خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منو بلند کرد برد طرف سرویس بهداشتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لبمو شست وقتی لبمو دیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیدم فقط ی زخم کوچیک

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از تو اینه ی لبخند بهش زدم و دست در دست رفتیم پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منو راشا از پله ها رفتیم پایین ک دیدم بله باز این دوتا سگ و گربه ب جون هم افتادن وای چشمم ب موهای رها خورد همونجا رو زمین نشستم و میخندیدم اخه رها موهاش فره متوسط سمت درشته احتمالا این رزا اذیتش کرده دعواشون شده موهای همو کشیدن اخه رها رو انگار برق گرفتن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا هم داشت میخندید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خندم ک تموم شد رفتیم سر میز نهار خوری نشستیم ک صبحونه بخوریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:راستی مامان ریما کجاست ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:رفته خونه خانم شیپوری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با این حرفش همه ب جز راشا خندیدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا:عه رها ماشالا ۲۵سالته صد دفعه گفتم به خانم شاپور نگین شیپور

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:اخه داداش خیلی حرف میزنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره با این خرفش چهارتامون زدیم زیر خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای یاد ایناز افتادم با کف دست محکم زدم تو سرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:وایـــــــــــــــــــــــــــــــــــی بدبخت شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سه تاشون باهم گفتن چرا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ای بابا شما دوباره کانالاتون یکی شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رزا :عـــــــــــــه بگو دیگ ریحونی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:اخر این هفته یعنی پنج شنبه درست سه روز دیگ تولدشه ن لباس گرفتم براش ن کادو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا:اشکال نداره خواهری بعد صبحونه پا میشیم میریم خرید همه با این حرف راشا موافق بودن بعد از صبحونه رفتم ک ب ایناز زنگ زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی تلفن وصل شد از تعجب خشکم زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدا کلفت:الو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ببخشید صاحب این موبایل شمایید ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدا کلفت:نخیر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چ بی ادب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:هی اقاهه صدا کلفت ب ایناز بگو کارش دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدا کلفت:نیست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون خداحافظی قطع کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه مرتیک روانــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم طرف کمدم ی شلوار مشگی با مانتو آبی اسمونیم و یه شال مشگی و کفشای آبی روشن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سمت لوازم و ارایش چون پوستم صافه پنکیک نمیزنم رژ گونه اجری طلاییمو زدم با یه ریمل ضد اب و رژ رنگـ گوشتی مابین قرمزو کالباسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موهامم ی طرفه بافتم رفتم پایین دیدم به به چ کردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سه تاشون با دیدن من گفتم هـــــــــــــــــــوووو بزای کی خوشگل کردی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با خنده رفتم طرف سه تاشون یکی یدونه پس گردنی زدم ب همشون به رزا ک داشت برای خودش میخوندو میرقصید بیشتر زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخی ابجیم درد گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از در خونه زدیم بیرون سوار ماشین کرورک داداشم شدیم منم با ی لبخند و فکر شیطانی عقب پشت سر رها ک جلو بود نشستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رزا ی نگاه به من کرد فهمید ی نقشه دارم اخه رزا هم تو بعضی از نقشه هام دست داره رفتم بغلش دمه گوشش بهش گفتمو اونم قبول کرد با خیال راحت ک شک نکن نشستم سر جام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√√رها√√√√√

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حس کردم یه چیزی رو شونه هامه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ای وای نکنــــــــــــه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم عقب دیدم یهو ریحانه سرجاش نشست وخنده رزا قعط شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ببین ریحانه و تو رزا اگه بخواین اذیت کنینا از پنجره پرت میشین پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالا اینارو ول کن ببینم نکنــــــــــــه همون دوستته ک سه تا برادر داره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با این حرفم چشای ریحانه گشاد شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه:تو از کجا میدونی مگه دیدیش؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ن دیوونه خودت گفتی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه کلشو خاروند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه:عه اره راست میگی اسماشونم فکرنم ارمان و اراد بودو اون یکی اسمش یکم سخته شبیه ارومیه بود ی چیزی شبیه این دریاچه ارومیه نمیدونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من یا دهن باز نگاش میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:خیله خوب نمیخواد فکر کنی تو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم سر جام الکی چشامو بستم تا ببینم این وروجک چیکار میخواد بکنه دیدم دستاش داره میره سمت شونه هام کثافت میدونه من روی شونه هام حساسما تا اومد بزاره جفت دستاشو گرفتم از تو آیینه بغل براش ابرو هامو بالا انداختم دوسه بار همونجوری دستاشو نگه داشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ببیم وروجک کوچک من تورو میشناسم تا کرمت خالی نشه ک ول کن نیستی ولی خالیش میکنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستاشو ول کردم ناامیدانه سرجاش نشست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:و تو رزا خانم اینجا نمیشه بلاخره ک میریم خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رسیدیم پاساژ و پیداه شدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه باهم پیاده شدیم چهارتامون اول دمه پاساژ گرد وایسادیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:خوب الان هرکی بره برای خودش لباس و کفش بخره حالا هرچی لازمه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی ریحانه تو با راشا برو چون کوچیک تری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه :عـــــــــــــــــــه رها من تنها میخام برم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا:عه باشه دیگ نمیخوای با داداشت بیای ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه کمی فکر کرد با ی لبخند رضایت مند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریحانه:باشه داداش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دو به دو شدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:پس منو رزا ، راشا و ریحانه باشه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه باهم باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ای خـــــــــــــدا باز اینا کانالاشون یکی شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :خب رزا بیا از طبقه بالا شروع کنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همینجور ک داشتم میرفتم طبقه بالاخوردم توی دیوار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وا اینجا ک دیوار نیست سرمو بلند کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای خاکـــــــــــــــــــــــــــ بر سرم این که یه پسره عصبی شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:مگه کوری اقا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیوار:وا ببخشیدا شما خوردی ب من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم با دست کنارش زدم ک اصلا تکون نخورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :برو کنا ببینم دیوار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره بیچاره چشاش گشاد شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیوار: دیـــــــــوار ؟ باید ب عرضتون برسونم ک اسم من ارمانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم دست ب سینه بی خیال نگاش از نگاه بی خیالم انگار اتیشی شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میکردم خاستم جواب بدم ی پسره بور خوشگل اومد پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره بوره:چی شده ارمان؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیوار :از این خانما بپرس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو رزا عصبی شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رزا :ببین چشم قشنگ برادر شما ب خواهر من برخورد کرده طلب کارم هستن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√√√ارمان√√√√√√

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چ بچه پروهایینا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمان ک از پرووگری اونا که عصبی شد بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خاست چیزی بگه ک اراد دستشو کشید برد بالا تو مغازه دوستش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستمو کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :اه ولم کن اراد ببینم ارمیا کجاست؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد :هیچی اقا رفته طبقه پایین پیش رضا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:اسم مغازه چیه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:طلا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وا اینم شد اسم اخه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای وقتی ب اون دختر چشم مشگیه فکر میکنم دلم میخواد بکشمش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دختره پروو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد :الـــــــــــو عمو کجایی ی ساعته دارم صدات میزنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدای اراد ب خودم اومدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد :چته پسر نکنه گلوت پیشش گیر کرده ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه جوری نگاش کردم ک بدبخت خودشو خیس کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:خیله خوب بابا نکشی مارو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از حرفش خندیدم با مشت زدم ب بازوش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد :ولی ارمان اون دختر مو طلاییه چشم سبزه ناز بودا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خاستم برم طرفش دوتا دستاشو گرفت بالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:خوب بابا گوجه نشو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√√√ریحانه√√√√√√‌

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای خدا دیگ خسته شدم اه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگام ب ی لباس دکلته مشگی خورد ک استین سه ربع بود با ی کفش مخمل ست بود یه نگاه ب اسمش کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(گالریه طلا)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکر کنم سایزم باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم تو مغازه ی پسر بور با چشمای قهوه ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :سلام اقا اون لباس دکلـ....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نزاشت حرفمو بزنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مغازه:خانم من صاحال اینجا نیستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :پس بی صاحابه اینجا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حرفم چشماش گرد شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وا من که حرف بدی نزدم تا خاستم یه چیزی بگم یکی اومد تو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رضا:سلام سلام خوش اومدین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :مرسی اقا اون لباس دکلته استین داررو بدین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی نگاه ب من کرد رفت تو انباری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رضا :بفرما خانوم کوچیک ترین سایزه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم پروو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:داداش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا :جانم خواهری ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :جلوی در باش مراقب باش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لباسو پوشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زیپش بغل بود بستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدارو شکر قدشتم خوب بود تا یکم بالای زانو بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درو زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:داداش خوبه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا اومد جلوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا :عــــــــــــــــــــــــــالی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی دور چرخیدم موهامم باز کردم داشتم مثل دیوونه ها میرقصیدم تا خاستم برگردم لباسو در بیارم دیدم پسره مو بوره داره یجوره خاصی نگام میکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

براش شکلک در اوردم زبونمم ی متر دادم بیرون درو بستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخیش کرمم خوابید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لباسو در اوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومدم بیرون ب پسره نگاه کردم ابروهامو براش بالا انداختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:کفششم بدین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رضا :بفرمایدد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کفشم خدارو شکر خوب بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سنگینیه نگاهیو رو خودم حس میکردم سرمو بلند کردم دیدم پسر مو بورست یهو زبونشو در اورد واسم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بیشعور بی ادب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بلند شدم حساب کنم ک راشا دستمو گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا:تا وقتی من هستم چرا تو؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این تیک کلامه بچگیامونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمو لوس کردم واسش اونم مثل همیشه دلش ضعف رفت با ی دست بغلم کرد وحساب کرد من هنوز از این پسره عقده دارم داشت میرفت سمت صاحاب مغازه ی زیر پایی بهش زدم نزدیک بود کله پا شده زودی با راشا رفتیم بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا هم فهمید کار منه لپمو کشید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√√ارمیا√√√√√√‌

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این دختره کیه دیگ بابا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی شیطان ب تمام معنا خدا ب داد خانوادش برسه اوففف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:رضا من برم پیش داداشا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رضا:باشه داداش برو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم طبقه بالا تو مغازه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :به به به به میبینم ک جمعتون جمع بودو گلتون کم بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:گل ن خل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سمتش ک رفت پشت ارمان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من با خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:خاک بر سرت مثلا دوسال ازم بزرگ تریا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با این حرفم منو ارمانو ارادو دوستاش زدیم زیر خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:لباس پیدا کردی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا گفت لباس یاد دختره افتادم مثل فرشته ها بود چشاش موهاش ظرافتش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:هوی کوشـــــــــی نیستی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:امروز ی اتفاقی برام افتاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه باهم چـــــــــــــی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جریانو براشون تعریف کردم البته سانسورم کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(وجدان:خاک برسر دروغ گوت پسره ی چشم چرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:وجدان جان گیر نده ها)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه ب جزء اراد و ارمان خندیدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد :ماهم همین مشگلو داشتیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من صدامو زنونه مردم زدم تو سرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:وای خدا مرگم بده شوهرموو بردن وای ولی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد اوند ی مشت زد تو شکمم همه خندیدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوناهم شروع کردن جریان امروزو گفتن وای از خنده مردم اخه تاحالا دختریو ندیدم تو رویه ارمان وایسه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من: وای خدا تاحالا دختریو ندیدم توروت وایسه ارمان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمان چپ چپ نگام کرد ک دهنمو بستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:سه تایی بریم مغازه رضا ببینیم چی داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوناهم قبول کردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خدا حافظی کردیمو رفتیم پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√√√رزا√√√√√√

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوف خسته شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای دیدم رها بغلم نیست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جبغ زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکی زد رو شونم برگشتم دیدم رهاست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زد زیر خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کثافت من دارم از ترس سکته میکنم اون وقت این میخنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:بیا بریم تو اون مغازه بیا تا ابرومو نبردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتیم تو مغازه چشمم خور به یه لباس پرنسسی ب رنگ ابیه کم رنگ وای عالیه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم دیدم رها هم نیم تنه دامن برداشته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نیم تنش سفید دامنش مشگی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:خوبه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتیم پروو کردیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خوشمون اومد خریدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:منکه ک کفش دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:منم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:زنگ بزن بچه ها بیان گشنمه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:ok

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها :اوناهم خریداشون تمومه مامانم ب راشا زنگ زده راشا هم گفته خریدیم مامانم گفت بیاین خونه ناهار حاضره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :باشه راشا گفت کجا بریم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:دمه ماشین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :باشه بریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رسیدیم دمه ماشین ک دیدم ای وایــــــــی دستبندم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:وای دستبندم از دستم افتاده حتما گیر کرده به جایی وای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راشا:اووو حالا عیب نداره تو ک هزار تا دستبند داری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم با ناراحتی نشستمو راهیه خونه شدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها دستش رفت سمت پخش ماشین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

(اهنگ علیشمس و مهدی جهانی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فقولاده)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همیشگیمی تو زندگیمی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو اوج دیوونگی و دلبستگیمی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو اسموتی تو مهربونی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قلب منو هر جا میری میکشونی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تو ک هستم چیزی نمیخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واسم بسه همینکه با تو راه میام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مت دل ........(دوستان چون زیاد بود ننوشتم بقیشو)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√√√√ارمیا√√√√√√

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتیم دمه مغازه ک پام رفت روی چیزی پامو برداشتم زیر پامو نگا مردم دیدم دستبنده برشداشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این چقدر اشناس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این مال اون دختر شیطانست اخه وقتی داشت کفشسو پاش میکرد دیدم گزاشتمش تو جیبم شاید فرجی شدو دیدمش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وا من چرا اینجوری میگم اه اه اه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه اصلا ولش کن گزاشتمش تو جیبمو رفتم تو مغازه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیدم اراد و ارمان دست ب سینه وایسدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:کفش سیندرلا جا مونده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ن برادر من گفشش نیست دسبندشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زدیم زیر خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمان:منکه لباس دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:منم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :ولی من نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم طرف رگال لباسای مردونه ی لباس یقه اخوندی مشگی نظرمو جلب کرد با شلوار مشگیم خوبه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:داداش رضا همینو بر میدارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد:من نمیدونم اینازز چرا تولد گرفته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمان :ای بابا حالا اشکالی نداره ارمیا به مامان زنگ بزن بگو داریم میایم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من بی خیال

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:خوب بسلامتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمان :زنگ میزنی یا...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:خوب باشه بابا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان ارزو:بله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:سلام مادری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان ارزو:ای خدا من چیکار کنم ک تو منو اینجوری صدا نکنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:مادری.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان ارزو:جانم بگو پسرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:مادری ما داریم میایم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان ارزو:باشه بیاین پسرا خالت ایناهم هست من باید برم خدافظ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه اینا اونجا چیکار میکنن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:اراد ارمان خاله اینا اونجان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه با قیافه گرفته رفتیم خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وارد خونه ک شدیم رویال دختر خاله ی پلنگم پرید بغل ارمان گونشو ب*و*سید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رویال:سلام ارمانی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی نگاه ب ارمان مردم ک کلافه شده اخه چرا اون باید جور اونارو بکشه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میدونم مجبوره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی نگاه ب ایناز کردم دیدم خواهرم داره جوش میاره اخه خیلی ب ارمان وابستست و از رویال بدش میاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایناز اومد سمت ارمان اونارو از هم جدا کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایناز:وای رویال جان بزار برسه بعد خفش کن سریع پرید بغل داداشش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمانم با جون و دل بغلش کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:سلام ببخشید دیر شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خاله رویا :عیب نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من :اگ اجازه بدین بریم لباسامونو عوض کنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خاله رویا:باشه پسرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ایناز بیا خواهری اتاق ارمان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایناز:اومدم داداش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چهار تایی رفتیم تو اتاق ارمان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمان :اه اه اه دختره نچسب چندش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو در زده شود دیددیم رویاله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رویال اومد سمت ارمان وایساد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رویال:عزیزم میشه بهشون بگی برن بیرون کارت دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد خاست بره سمتش گرفتمش سه تایی از اتاق اومدیم بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایناز زد زیر گریه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارادم بغلش کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد دمه گوش ایناز گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اراد :هیشششششش گریه نکن خراهری بیا بریم دست و صورتتو بشورم و بریم اتاق خودتون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخه اتاق منو اراد یکی و اتاق اینازو ارمانم یکیه چون اینازو ارمان خیلی بهم وابستن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ببین خواهری ماهم مخالفیم هرحرکتی ک انجام بدیم ب ضرر ارمانه پس فعلا کاری نکنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینازم اروم سرسو تکون داد رفتیم دست و صورتشو شستیم بردیمش اتاق ما

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایناز تو بغل اراد خوابش برد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√√رزا√√√√√‌

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای انقدر خسته ام حال راه رفتن ندارم اما ماشالا ب ریحانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این دختر از صبح سر پا بوده ها الان باید خسته باشه ولی نگاش خوش خوشان رفته لباساشو پوشیده ب مامان نشون میده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:مامان ما واقعا خستم برم بخوابم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان ریما:برو گل دختر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم تو اتاقم لباسامو عوض کردم رو تخت خوابیدم ب سه نرسیده خوابم برد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√ریحانه√√√√

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمو جلوی مامان بابا انداختم پایین بچه ها بالا خواب بودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باباعلی:دختر بابا چرا ناراحته ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:من.....من دستبندمو گم کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامان ریما:حالا عیب نداره دختر این نشد یکی دیگ برو بالا بگیر بخواب برو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اره مامان ریما راست میگ من خستم رفتم بالا لباس عوض کردم بعد رفتم دستشویی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از دستشویی ک اومدم بیرون همه اتاق رو سر زدم دیدم همه خوابن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای نــــه حوصله شیطونی ندارم منم برم بخوابم یا برای شام بیدار میشم یا نمیشم دیگ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم به سه نرسیده خوابم برد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

********************************

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√ارمان√√√√√

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:بس کن دیگ رویال

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رویال:چیه دلت میخواد برم بگم چیکار باهام کردی یا باهام ازدواج میکنی یا به همه میگم چیکارم کردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:فقط از اتاقم گمشو بیرون گمشو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از اتاق رفت بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم تو حموم لباسمو در اوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم زیر درش انگار خستگی از تنم رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینجوری نمیشه باید ی فکری به حالش بکنم اصلا از کجا معلوم ک این قبلا...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای اصلا نمیخوام بهش فکر کنم اوف فردا دانشگاهو بچسب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای کی حال داره بره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم رو تختم نشستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الان فقط باید فکرمو استراحت بدم تا یه فکر اساسی کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

√√√√ریحانه√√√√

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زینڱگگگگگگگگگگگگگگگگگ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ترس اومدم پاشم از تخت افتادم پایین ای توروحت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی دردم اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخ سرم اومدم پاشم پام گیر کرد ب دمپاییم با سر اومدم رو زمین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ای خدااا با من چه پدر کشتگی داری ک اول صبح اینجوری پاشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی نگاه ب ساعت کردم دیدم وای اگ نجمبم بدبخت میشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم سر کمد ی شلوار سفیدوو مانتو ابیه کم رنگ و مغنعه (‌نمیدونم درسته)مشگیم و کیف کولیه سفید سادمم برداشتم نشستم روی صندلی میز ارایشم فقط ی ریملو برق لب زدم با یکم مداد چشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بلند شدم برم سمت در که در باز شد خورد تو صورتم ای توروحت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:اوخ ببخشید بدو ما حاضریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:ای توروح خودتو حاضریت ک صورتم جابه جا شد بریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از پله ها رفتیم پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوار ماشین پرشیای رها و راهیه دانشگاه شدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمــــــــــــیا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من:اه ارمان بدو دیر شدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ارمان :اومدم بابا اه چقدرحرف میزنی بریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینازبا صدای خواب الود گفت:دارین میرین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.