داستان درباره دختری از جنس غم، به نام رها است. رها که دختر تنها و به شدت احساسی است، بنابر دلایلی مجبور به ازدواج موقت با رادمین میشود و سریعاً دلبسته ی او میشود! اما عشق آنها پایان داستان نیست؛بلکه آغاز راه پرپیچ و خم زندگی تلخ آنهاست. آخرین گناه دختر پاک و معصوم داستان؛ مربوط به عشق اوست، عشق به کسی که برای او ممنوعه است!

ژانر : عاشقانه

تخمین مدت زمان مطالعه : ۸ ساعت و ۴۷ دقیقه

مطالعه آنلاین آخرین گناه
نویسنده: فاطمه حاتم آبادی

ژانر : #عاشقانه

خلاصه:

داستان درباره دختری از جنس غم، به نام رها است. رها که دختر تنها و به شدت

احساسی است، بنابر دلایلی مجبور به ازدواج موقت با رادمین میشود و سریعاً

دلبسته ی او میشود!

اما عشق آنها پایان داستان نیست؛بلکه آغاز راه پرپیچ و خم زندگی تلخ آنهاست.

آخرین گناه دختر پاک و معصوم داستان؛ مربوط به عشق اوست، عشق به کسی که

برای او ممنوعه است!

به نام خداوند نون و قلم

خداوند آزادی و عشق و غم

چه خوب و دلنشین است ، برای توزیستن و برای تو ماندن

وچه تلخ و غم انگیز است ، دور از توبودن

کاش میدانستی ؛ زندگی بی تو ناشکیباست...

#مقدمه

گفتند: روسری ات را بر سر کن، نگذار موهایت را کسی ببیند.

ابریشم هایم را در زیر چادرم بیش تر فرو کردم و با لبخند رضایتم را به روی همه

پاشیدم.

گفتند: صدایت را بلند نکن، دختر ها بلند نمی خندند.

خنده هایم را در گلویم کشتم و نگذاشتم آه و ناله یشان بیرون برود.

گفتند: تا نیمه شب بیرون نمان، زود بازگرد خانه.

بی اعتراض به حرف هایشان گوش کردم؛ اما جان جانانم، می گویند دوستش

نداشته باش.

به خدا که نمی توانم...

دوست داشتن تو درسی است که برای خود تالیف کرده ام و هر ثانیه مرورش می

کنم.

دوست داشتن تو شده ملکه ذهنم و اکسیری از آرامش که در رگ هایم جاری می

شود.

وقتی گفتند: از دوست داشتنش دست بکش، گناهی است که زندگی ات را به

نابودی می کشاند.

خون در رگ هایم منجمد شد، بهت بر من غالب شد و آرامش زندگی ام رو به زوال

رفت.

زبان باز کردم و گفتم: نمی توانم، اگر دوست داشتنش گناه است، می خواهم

گناهکار ترین آدم دنیا باشم، اگر دوست داشتنش عذاب است، می خواهم عذاب و

زجرش را نیز در آغوش خود حل کنم، من می خواهم آخرین گناهم عشق به او

6

باشد.

"آخرین گناه" من دوست داشتن کسی باشد که تماماً عشق است و بس...

7

#پارت_ 1

نفس:

نگاه عاشقم را به مردی که کنارم نشسته است و رانندگی می کند و گاهی با آهنگ

شاد هم خوانی می کند، دوختم. چه قدر نیم رخ این مرد را دوست دارم. باورم

نمی شود کامران از همین چند ساعت پیش، درست از همان موقعی که خطبه ی

عقد را خواندند مال من شده است.

پنجره ی ماشین را پایین کشیدم واجازه دادم باد موهایم را به بازی بگیرد. چه

قدر این لباس سفید عروسی ام را دوست دارم، چه قدر این آرایش صورتم را

دوست دارم، اصلاً من هر چیزی که مربوط به کامران و پیوند با اوست را دوست

دارم!

به یاد یک سال پیش افتادم. روزی که قرار بود با کامران ازدواج کنم و پدر و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مادرم و تنها خواهر عزیزم همگی تصادف کردند و عروسی مان به هم خورد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشک در چشمانم حلقه بست. چه قدر امروز جای مادرم خالی بود، نبود تا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دخترکش را در لباس عروس ببیند. خواهر عزیزتر از جانم چه قدر ذوق و شوق

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشت برای عروسی تک خواهرش؛پدرم، پدر عزیزم نبود تا در آغوش گرمش فرو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روم و عروسی دختر عزیز دردانه اش را تبریک بگوید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قطره ی اشکی از چشمانم سرازیر شد. نه! امشب وقت گریه و زاری نیست!امشب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من بعد از هشت ماه افسردگی به خاطر از دست دادن خانواده ی عزیزم و چهار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماهی که کامران عزیزم به احترام خاک خانواده ام منتظر ماند، به عقد دائم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کامران در آمدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باصدای کامران به خودم آمدم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نفس خانم ما دارن به چی فکر می کنن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- به این که چه قدر دوست دارم آقایی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مغرور را دوست دارم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده ای از سر شوق کردم و صدای ضبط ماشین را تا آخرین درجه زیاد کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کامران، سرعت ماشین را بیش تر کرد و با هم شروع به همراهی با آهنگ کردیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- نفس جان، مادر، مراقب کامرانم باش. کامران جان دیگه سفارس نکنم، تو هم از

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عروست خوب مراقبت کن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کامران که معلوم بود دیگر حوصله ی نصیحت های مادرش را ندارد سرسری گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چشم مامان جان، چشم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- چشمت بی بلا مادر جان. ما دیگه بریم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کامران زیر لب و با صدایی که فقط من شنیدم گفت: به سلامت! اگه گذاشتین من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این عروس خانوم و مال خودم بکنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ریز ریز خندیدم و با عشق به کامرانم زل زدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از کلی خداحافظی با کامران به سمت خانه ی مشترکمان حرکت کردیم. قلبم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیوانه وار به سینه ام می کوبید. حسم غیر قابل توصیف است.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امشب دنیای دخترانگی هایم را به کامران، مرد زندگی ام تقدیم کردم. ما دیوانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وار عاشق هم هستیم و قسم خوردیم تا آخرین نفس کنار هم باشیم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

9

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

#پارت_ 2

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هنزفری جانم درون گوش هایم گذاشتم.نگاهی درآینه به خودم انداختم.چشمانی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نسبتا درشت ومشکی، چهره ای کاملا معمولی و موهای مشکی! چهره ی من خیلی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

معمولی است، چطورمیشود یک شاهزاده سوار بر اسب سفید عاشق من شود و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من را به کاخ رویایی اش ببرد!؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ازافکار پوچ و مسخره ام خنده ام گرفت. موهایم را کاملا داخل مقنعه ام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فرستادم. من عاشق ححابم هستم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مامان جان من رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مراقب خودت باش دخترم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمی زیر لب گفتم و از خانه خارج شدم.چقدر گوش دادن به آهنگ را هنگام قدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زدن دوست دارم!اصلا هیچ کاری از این کار برای من لذت بخش تر نیست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام به دوستان خلم! عه عه نه، گلم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_علیک سلام.چه عجب شما تشریف آوردین!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اَه مبینا!باز قر قر کردنت شروع شد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دلتم بخواد .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هی تیناا.حواست کجاست؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ها؟..ام..چیزه...عه راستی،سلام!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مبینا نگاهی به من انداخت وبعد هردو باشدت شروع به خندیدن کردیم.مبینا با ته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانده ی خنده ای که در صدایش موج میزد گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_این بچمون عاشقه تو باغ نیست.بابا به این پسره ی چلغوز بگوزودتر قرار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عروسی روبزاره.داری از دست میری!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

10

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چلغوز خودتی با آقامون درست حرف بزنااااا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بسه بچه ها اتوبوس اومد.بریم سوارشیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدازگذراندن سه کلاس خسته کننده ساعت سه بعداز ظهر ازدانشگاه برگشتیم.در

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اتوبوس من و مبینا کلی گفتیم و خندیدیم اما تینا درعالم دیگری بود!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تینا دارم جدی میگم.چرا فرزاد قراره عروسی رو نمیزاره؟شما یکساله که عقد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کردین .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اتفاقافرزاد اینا دیشب خونمون بودن.عروسی ۲۱ ام ماه دیگه اس!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من و مبینا با چشم هایی گرد شده به هم نگاه کردیم وبعد به سوی تینا رفتیم با

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بوس هایمان کلی تف مالی اش کردیم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

طبق معمول در این ساعت از روز مادرم خواب بود و پدرم هم سر کار! به سمت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اتاقم حرکت کردم وسایلم را به گوشه ای پرتاب کردم و بعد از تعویض لباس هایم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روی تخت دراز کشیدم.زندگی من خیلی یکنواخت است.درس،کتاب،دانشگاه و....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آه!خسته شدم از این زندگی. چرا هیچ اتفاق هیجان انگیزی در زندگی من وجود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ندار؟!مثلا اگر یک مریضی مثل سرطان میگرفتم چطور بود؟خوب بود!همه به

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیدنم می آمدند،نگرانم میشدند و من کمی ازاین تنهایی لعنتی نجات پیدا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میکردم!رشته ی افکارم باصدای پدرم پاره شد.عجیب است!پدرم این موقع روز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درخانه چه میکند؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_الهام جان،من هرکاری کردم به خاطر تو و بچه هامون بوده.چرا یه جوری با من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتار میکنی که انگار من مجرمم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هیچ معلوم هست چی میگی؟به خاطر ما دزدی کردی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دزدی چیه الهام!من و اون تهرانی خدا بیامرز باهم شریک بودیم.من فقط بهش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدهکار بودم و بدهیم رو بهش ندادم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خب پس بیا و بدهیش رو بده شر این پسره رو کم کن. واسمون دردسرمیشه ها!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو هم یه چیزی میگی ها.اینجوری که باید نصف کار خونه رو دو دستی تقدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

11

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کنم به شازده پسرشون!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مگه نمیگی این حقشونه پس باید بهشون بدی و گرنه این پولی که وارد خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میکنی حرومه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حرومه چیه آخه؟اونا پولشون از پارو بالا میره ،این پولا واسشون پول خورده!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هرچی که هست،به هرحال حقشونه .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اَهههه الهام توهم که همش حرف خودتو میزنی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای کوبیده شدن محکم در که به گوشم رسید تنم لرزش نامحسوسی گرفت.آنها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از چه حرف میردند؟شریک پدرم! اصلا مگر پدرم شریک داشت؟ یعنی این کارخانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به جز پدرم صاحب دیگری هم داشته که فوت شده است؟ اصلا این پسر کیست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که پدرم راجع به او اینگونه صحبت میکند؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

#پارت_ 3

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای زنگ گوشی ام مرا از افکارم نجات داد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام رهاجونم خوبی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مرسی.توچطوری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خوبم.رها!میای بریم خرید؟فرداشب میخوایم بریم خونه ی فرزاد اینا لباس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مناسب ندارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای نه!همین راکم داشتم.اصلا حوصله ی خرید ندارم آن هم با تینایی که سر یک

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خرید ساده کلی وسواس به خرج میداد حالا چه برسد به لباس هایی که میخواهد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برای رفتن به خانه ی فرزاد بخرد!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تینا میشه با مبینا بری، من خیلی خستم،حوصله ی خرید ندارم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باصدایی که ناراحتی در آن موج میزد گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

12

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مبینا اینا شب مهمون دارن نمیتونه بیاد،اشکالی نداره توهم نمیخواد بیای ،خودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میرم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلم نیامدبگذارم تنها برود:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خب...حالا که مبینا نمیاد من میام باها...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به میان حرفم پرید وگفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه نمیخواد بیای خودم میرم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تینا،میدونستی خیلی لوسی!گفتم میام دیگه .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باسرخوشی گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_میدونستم تنهام نمیزاری رهاجونم.من ساعت ۵جلوی خونتونم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شلوار تنگ مشکی به همرا مانتوی توسی ام که بلندی اش تا پایین زانوهایم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میرسید و روسری به همان رنگ تنم کردم.بادقت موهایم را درون روسری ام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فرستادم و بعد از خداحافظی با مادرم ازخانه خارج شدم.جلوی در خانه متوجه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پرادوی سفید مادر تینا شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تینا،توباز ماشین مامانتو برداشتی؟یادت نیست اون دفعه تا دو روز باهات

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صحبت نمیکرد!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اولا سلام،دوما این دفعه مامان خانمم خودش ماشینشو بهم داده،سوما اون دفعه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من گواهینامه نداشتم ولی الان دارم.حالا قانع شدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بله بله من تسلیم.درضمن سلام! ...خب راه بیفت دیگه چرا ماتت برده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ها؟باشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تینا هم معلوم نیست این روزها چرا اینطوری شده است. انگار در عالم دیگری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زندگی میکند!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

13

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از اینکه تینا کل پاساژ را زیر و رو کرد،بالاخره به خریدن یک مانتوی آبی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آسمانی که تا بالای زانوهایش میرسید و شلوار لی آبی نفتی و یک جفت کفش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشکی ،رضایت داد که از پاساژ خارج شویم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هوای بارانی بیرون از پاساژ را که دیدم؛هوس قدم زدن زیر باران کردم.باهزار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدختی تینا را راضی کردم که خودش تنها باز گردد و من هم مثل همیشه هندزفری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عزیزم را درون گوش هایم گذاشتم و زیر باران شروع به قدم زدن کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

"گرفته شعر و بارون...من و تو و خیابون...قشنگه خنده هامون...دوست دارم این

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هوارو...خیسی کوچه هارو...دستای گرمِ یارو..."

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

محو آهنگ دوست داشتی ام شدم وقطره های باران گونه هایم را نوازش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میکردند.یعنی یک روز زندگی من از این یکنواختی در می آید؟کسی پیدا میشود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که ازته قلبم عاشقش شوم و او هم دیوانه وار مرا دوست داشته باشد؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غرق در افکارم بودم و متوجه نشدم چه موقع به کوچه مان رسیدم! وارد کوچه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که شدم، شاسی بلند مشکی که جلوی خانه مان پارک شده بود توجهم را جلب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کرد. پدرم سرش را داخل پنجره سمت راننده برده و بود و با راننده صحبت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میکرد، صدایشان از این فاصله به گوش میرسید:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_من آدمی نیستم که از حق و حقوقم بگذرم، درسته به اون پول هیچ احتیاجی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ندارم، ولی اجازه نمیدم کسی حقمو بخوره!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_کدوم پول؟کدوم حق؟پسر، تو داری با این کارات تن پدرت رو توی قبر میلرزونی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من و رضای خدا بیامرز باهم رفیق بودیم، مثل برادر نداشتم بود واسم ،حالا تو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومدی اینجوری سر من داد میزنی؟ برای چی بلند شدی اومدی در خونه ی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من؟اگر تا الان چیزی بهت نگفتم فقط به احترام اون پدرخدا بیامرزته!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_قیافه ی آدم های حق به جانب رو به خودت نگیر آقای آریامنش،من میرم ولی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مطمئن باش حق خودمو مادر و برادرم رو تمام و کمال ازت پس میگیرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا جایی که ممکن بود دور شدن شاسی بلند را نگاه کردم. قضیه جدی تر از آن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

14

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزی است که فکر میکردم. پدرم امکان ندارد به او پولی بدهد، من او را بیشتر از

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودم میشناسم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رها جان بابا، چرا اونجا وایسادی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام بابا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام دخترم .خوبی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مرسی بابا.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کنجکاوی داشت تا مغض استخوانم را سوراخ میکرد!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بابا،این کی بود اینجوری باهاش جر و بحث میکردین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هیچ کی بابا جون، یه نفر که میخواد بزور از من پول بگیره ولی کور خونده؛ من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به کسی پول زور نمیدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پول زور!من خودم شنیدم که به پدرم به مادرم گفت این پول حق آنهاست!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

#پارت_ 4

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رادمین:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شقیقه های دردناکم را فشار دادم تاکمی از درد طاقت فرسای سرم کم شود.این

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگر چه بدبختی است که وسط زندگی من افتاده است .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درافکارم قوطه ور بودم که صدای راستین به گوشم رسید.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رادمین تو اتاقشونن خانم امینی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بله.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ضربه ای به در کوبید و وارد اتاقم شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام جناب تهرانی،خوب هستید؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

15

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_میبینم که اخمات توهمه.منو باش دارم خودمو واسه خواستگاریت آماده میکنم؛

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون وقت تو اینجا مثل برج زهرمار نشستی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چی ___転チD」_ホDمیگی راستین؟خواستگاری چیه؟کدوم دختری حاضر میشه شیش ماه صیغه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی من بشه آخه؟اصلا گیریم که راضی هم بشه، به نظرت من آدمی هستم که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دختری رو صیغه کنم و بعد شیش ماه ولش کنم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_برادر من، شما که تو این شیش ماه نمیخواید کاری بکنید که میگی من اهل این

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کارا نیستم، به دختره هم شرایطت رو توضیح بده.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه راستین،نمیشه. اصلا کو دختر؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رادمین خودتم خوب میدونی که طلوع عاشقته.کل فامیل از رفتاراش اینو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فهمیدن. خدارو چه دیدی شاید تواین شیش ماه توهم عاشقش شدی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_راستین تودیگه چرا؟ تو که میدونی من از چنین دخترایی بیزارم. هر روز صد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قلم آرایش میکنه میاد تو خیابون که چی بشه آخه؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تو چه کار به دختر مردم داری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مشکل همینجاست دیگه راستین جان، من با یه همچین دختری آبم تو یه جوب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نمیره.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_یعنی میخوای قید پروانه کسب رو بزنی؟میدونی که اگه میخوای اون پروانه رو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بگیری باید یا سند ازدواج داشته باشی یا حداقل صیغه نامه داشته باشی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_میدونم راستین، میدونم!من به اندازه ی کافی اعصابم خورد هست،توبدترش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نکن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_داداشی من به خاطر خودت میگم، شیش ماه طلوع رو تحملش کن بعد هم که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مدت صیغه تموم شد تو میری پی زندگی خودت، طلوع هم میره دنبال زندگی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه راستین، من یه روز هم نمیتونم همچین آدمیو تحمل کنم!خواهش میکنم این

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بحثو تمومش کن.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

16

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_باشه.خود دانی!ببینم این آریامنش چی شد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حرف تو کَتِش نمیره.انکار میکنه. اگه تا الان هیچی بهش نگفتم به حرمت سن و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سالش و دوستیش با بابا بوده ولی همین امروز فردا از راه قانونی اقدام میکنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رادمین ما که به این پول احتیاج نداریم،خب ولش کن.از خیرش بگذر!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه من زیر حرف زور نمیرم.تا قرون آخرشو ازش میگیرم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بازم هر جور صلاح میدونی داداشی.فقط خواهش میکنم از حرفای من ناراحت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نشو.من خوبیت رو میخوام. تواین سالایی که بابا تنهامون گذاشته تو مثه کوه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پشتم بودی، منم هرکاری لازم باشه واست میکنم،حتی لازم باشه جونمم واست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_من که جز تو ومامان کسی رو ندارم هر کاری لازم باشه واستون میکنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_قربونت برم.من برم فعلا به کارای شرکت رسیدگی کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سر دردناکم را روی میز گذاشتم. یعنی باید باطلوع...نه! من از این جور دختر ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متنفرم! بدبختی های من کم بود این جناب آریامنش هم به آنها اضافه شد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشمانم رابستم. ناگهان دو چشم سیاه جلوی چشمانم ظاهر شد. این چشم ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

متعلق به همان دختری است که آخرین لحظه که از جلوی خانه ی آریامنش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حرکت کردم؛ از درون آینه دیدم.دختری خوش پوش و با حجاب.ناگهان جرقه ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در ذهنم خورد! دختر آریا منش!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

#پارت_ 5

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رها:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سجاده ام را جمع میکنم و آن را در کمد میگذارم. همیشه نماز به من آرامش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خاصی میدهد؛ حال هم کمی از آشفتگی ام کم کرد. من هیچ مشکلی در زندگی ام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نداشته و ندارم،ولی ای کاش داشتم،تا زندگی ام از این یکنواختی در می آمد. از

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بچگی هر چه خواستم پدر و مادرم در اختیارم گذاشتند و من هیچ تلاشی برای به

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست آوردنشان نکردم . شاید بعضی ها آرزوی زندگی بی دغدغه و آرام من را

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

17

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشته باشند، اما من این زندگی را دوست ندارم.زندگیی که پر از اتفاق های

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تکراری است! خوشحالم که رویا امروز از اصفهان می آید و یک هفته اینجاست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حداقل کمی از این تنهایی در می آیم. از یکسال و نیم گذشته که رویا ازدواج کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و به اصفهان رفت خیلی تنها شدم. چقدر دلم برای مهیا کوچولو تنگ شده است. با

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اینکه تنها یکسال دارد،اما آنقدر شیرین است،که هرکسی را عاشق خود میکند. دلم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برای شوخی های مسخره ی مهران هم تنگ شده است. تنها کسی که میتواند این

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چهره ی همیشه جدی و مغرورم را از بین ببرد، مهران است. داشتم دنبال لباس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مناسب میگشتم که صدای فریاد مادرم باعث شد سر جایم خشک شوم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_تمومش کن کاوه.تو عقلتو از دست دادی؟ میخوای دخترتو به پول بفروشی؟ تو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کی انقدر وقیح شدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چرا شلوغش میکنی؟شیش ماه صیغه میکنن و بعد هرکی میره سراغ زندگی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودش؛اینجوری اون پسره دیگه پول رو از من نمیگیره.بعدشم خودش گفتش که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

توی این شیش ماه هیچ رابطه ای قرار نیست باهم داشته باشن،اون فقط یه صیغه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نامه میخواد همین!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_از کجا معلوم که راست بگه،هان؟اگه زد زیر حرفش چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_من رادمین رو میشناسم مثل پدر خدا بیامرزشه، اهل دروغ و این کارا نیست!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با هر کلمه ی پدر و مادرم قلبم کند تر میزد.او از چه چیزی حرف میزد؟ از صیغه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی دختر عزیز دردانه اش؟ او می خواهد من را به پول بفروشد؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اصلا فرض میگیریم که این پسره راست بگه و فقط صیغه نامه بخواد؛حرف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مردم چی؟مردم نمیگن دخترشون صیغه شده و بعد شیش ماه جدا شدن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میدونی چقدر پشت سرش حرف در میارن؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چی میگی الهام؟کسی قرار نیست بفهمه،ماکه نمیخوایم بریم تو کوچه و خیابون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داد بزنیم ایهاالناس دختر ماصیغه کرده که!تو هم یه چیزی میگی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه کاوه؛ نه! تو غیرتت اجازه میده که دخترت صیغه بشه آره؟ اون کارخونه ی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کوفتی واست از دخترت مهم تره؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

18

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_من اگه یک درصد هم احتمال میدادم که این پسره میخواد بلایی سر رها بیاره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همون اول یکی میزدم تو دهنش،ولی اون فقط یه صیغه نامه میخواد،همین!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدشم من که نمیخوام رها رو مجبور کنم، نظرشو میپرسم؛ اگه خودش راضی بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صیغه میکنن!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگر تحمل شنیدن حرف هایشان را نداشتم.بدنم مانند کوره داغ شده و عرق

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سردی بر روی پیشانی ام نشسته است.یعنی من انقدر برای پدرم بی ارزشم! دیگر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدایشان را نمیشنیدم، یعنی نمیخواستم که بشنوم.با قدم های لرزانم از پله ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پایین آمدم و تمام جانی که در بدنم باقی مانده بود را در صدایم ریختم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_اینجا چه خبره؟اتفاقی افتاده که من باید بدونم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مادرم مانند کسانی که جن دیده اند جیغ خفیفی کشید و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رها جان!تو اینجایی مادر؟مگه...مگه خواب نبودی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نه! گوشیم اذان داد بیدار شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پدرم با خونسردی کامل خیره به چشمانم گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آره رها جون،خوب شد اومدی،اتفاقا میخواستم در مورد یه موضوعی باهات

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صحبت کنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ناگهان مادرم به میان صحبت پدرم پرید و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_کاااوه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حالتی آشفته رو به مادرم گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چیو از من میخوای مخفی کنی مامان من همه ی حرفاتون رو شنیدم،شنیدم که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخواین منو به پول بفروشین ،شنیدم که میخواین من...من صیغ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به اینجای حرفم که رسیدم ، طاقت نیاوردم و بغضی که در گلویم جا خوش کرده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بود شکست و اشک های مزاحمم راه خود را بر روی صورتم پیدا کردند!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رها جان مامان،بخدا نمیزارم بابات یه همچین کاری بکنه،چرا خودتو اذیت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میکنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

19

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پدرم باعصبانیت گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_این همه سال زحمت کشیدم،تو رو بزرگت کردم،نزاشتم آب تو دلت تکون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بخوره،حالا تو نمیخوای یه کار کوچیک برای بابات انجام بدی؟ من که گفتم اون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره قول داده هیچ کاری با تو نداشته باشه،اون فقط یه صیغه نامه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میخواد،همین!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشک های لعنتی ام نمیگذاشتند صورت پدرم را به خوبی ببینم، نمیدانستم به او

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چه بگویم؟ پدرم برای من خیلی زحمت کشیده است ،اما من نمیتوانم صیغه کسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شوم!حتی از فکر کردن به آن تمام تنم میلرزد.صدای زنگ در که بلند شد مادرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستپاچه رو به پدرم گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_وای رویا اینا اومدن !کاوه یه موقع جلو مهران چیزی نگی ها!!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وبعد به سوی درب رفت تا آن را باز کند.با اینکه تا چند لحظه ی پیش بی صبرانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منتظر رویا بودم، اما الان اصلا حوصله ی آنها راندارم! دلم میخواهد قدم بزنم و

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آهنگ های عزیزم را گوش کنم تا کمی فکرم آزاد شود!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

#پارت_ 6

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای شاداب مهران که با پدر و مادرم در حال احوال پرسی بود، من را به خودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آورد.به سویشان قدم برداشتم و سعی کردم کاملا عادی رفتارکنم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام خواهری!بیا بغلم ببینم،چقدر دلم واست تنگ شده بود دختر!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_سلام عرض شد رها خانم،احوال شریف،خوب هستین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درحالی که به سوی رویا میرفتم، روبه مهران زیرلب سلامی کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_آخ آخ ، توباز خواستگار گیرت نیومده اینجوری ساکت و درهمی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رویا درحالی که مرا به آغوش میکشید، با اخمی ساختگی گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_مهرااان، خواهرمو اذیت نکن!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مهران خندید و دیگر چیزی نگفت، یعنی قیافه پکر مرا که دید تصمیم گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

20

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چیزی نگوید!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرمیز ناهار حتی دلم نمیخواست به چشم های پدرم نگاه کنم ،چطور میتوانست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از صیغه شدن دخترش حرف بزند! مهران مثل همیشه پرحرفی میکرد اما امروز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هیچ کس حوصله او را ندارد! حتی خورش فسنجان هم نتوانست حال مرا خوب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کند، منی که همیشه عاشق فسنجان بودم و هستم! بعد از شستن ظرف ها به بهانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ی خواباندن مهیا به سمت اتاقم حرکت کردم.انگار رویا هم فهمیده بود که من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حالم خوش نیست که سربه سرم نمیگذاشت!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مهیا خمار خواب بود.در آغوشم گرفتمش و کمی راه رفتم تا بالاخره خوابید. به

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چهره ی معصوم و غرق در خوابش نگاه کردم. چقدر او را دوست دارم! باز افکار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مزاحمم به سراغم آمدند.رادمین تهرانی،آه... خدا لعنتت کند! اما گناه او چه بود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خواستن حقش؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همان طور به چهره ی غرق در خواب مهیا نگاه میکردم که ضربه ای به در خورد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بفرمایید!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چهره ی پدرم را که دیدم حالی به حالی شدم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دخترم، به پیشنهادم فکر کردی؟ ببین من رادمین رو میشناسم پسر بدی نیست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مطمئن باش تو این شیش ماه هیچ اتفاق خاصی قرار نیست بیفته!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با غمی که در صدایم موج میزد رو به پدرم گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چطور تا وقتی که این آقا میخواست پولشو ازتون بگیره آدم بدی بود، اما حالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آدم خوبی شده؟ پدر جان، خواهش میکنم دیگه درباره ی این موضوع صحبت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نکنید. من حاظر نیستم زن صیغ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بغض لعنتی به گلویم چنگ انداخت،اما با هزار بدبختی گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_حاظر نیستم که...زن صیغه ای کسی بشم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_دِ آخه دختر خوب این فقط اسمش صیغه است، قرار نیست اتفاقی بین شما

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بیفته!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اشک هایم بر روی صورتم روان شدند، با عجز رو به پدرم گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_بابا، مگه شما نگفتی اگه خودت بخوای؟؟من نمیخوام...نمیخوام صیغه ی اون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

21

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره بشم! اصلا..اصلا چرا این پسره اومده سراغ من؟چرا حاضر شده پولشو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگیره؟ مطمئنا یه نقشه ای داره. بابا تو روخدا از من اینو نخواین،خواهش میکنم!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_نقشه چیه دختر؟اون یه گیر و گوری تو کارش داره واسه همین میخواد با یه نفر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صیغه کنه همین.تو داری بیش از اندازه بزرگش میکنی!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_ولی، ولی من نمیخوام...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باعصبانیت و باصدایی نسبتا بلند به میان حرفم پرید و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_خیله خب!نخواستم.مقصر منم که واسه ی خوشبختی شما ها هر کاری کردم ولی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو حاضر نیستی یه کار کوچیک برای من کنی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ناگهان رویا با چشم هایی گرد شده وارد اتاق شد و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_چه خبره اینجا؟بابا جون شما خوبین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_از خواهر عزیزت بپرس اینجا چه خبره!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و با عصبانیت از اتاق خارج شد و درب اتاق را محکم به هم کوبید. با گریه به

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آغوش رویا پناه بردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رویا درحالی که دستش را نوازش گونه بر روی کمرم میکشید گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_عزیزم،گریه نکن،مامان همه چیز رو به من گفت!حالاکه اتفاقی نیفتاده!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با صدایی خش دار گفتم:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_رویا من... من نمیخوام بابا رو ناراحت کنم ولی باورم نمیشه این همون پدر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همیشه مهربونمه! آخه بابا چطور میخواد که من صیغ...صیغه کسی بشم؟!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_انقدر خودت رو اذیت نکن خواهری!همه چیز درست میشه،بسپرش به خدا! حالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هم پاشو باهم بریم بیرون یه دوری بزنیم حال و هوات عوض بشه. این مهیا هم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که خوابه میگم مهران بیاد پیشش. دِ بلند شو دیگه!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چقدر لذت بخش است خواهر داشتن! بعد از تعویض لباس هایم از اتاق بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آمدم که متوجه ی صدای پدرم شدم که از درون اتاقش شنیده میشد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_گفتم که دخترم راضی به این کار نیست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

22

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

....._

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

_هر غلطی دلت میخواد بکن... احترام خودتو نگه دار!

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • وی وی

    00

    بد نبود،نه به اوایل کتاب تا اواسط کتاب که پر از جزئیات بود نه به اخر کتاب که سریع جمع و تموم شد!! :/

    ۱ ماه پیش
  • Ana

    00

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • nazi

    ۲۳ ساله 00

    رمان قشنگی بود اما آخرش بعداز اینکه رها از کما اومد بیرون خیلی زود تموم شد میتونست بهتر و با جزئیات بیشتری تموم بشه اما بازم ممنون🙏❤️

    ۹ ماه پیش
  • الهه

    00

    فقط برای سرگرمی خوبه قابل پیش بینی بود وشبیه خیلی از رمانهای دیگه که تو این مایه نوشته میشن بود

    ۱ سال پیش
  • Offer

    00

    خیلی رمان خوبی بود👍متفاوت و جذاب،چند بار خوندمش به نویسنده خدا قوت میگم💙🗨

    ۱ سال پیش
  • Fhggf

    00

    بد نبود فقط آخرش قشنگ بود

    ۲ سال پیش
  • F

    ۲۰ ساله 00

    رمان متفاوتی بود فراز و نشیب های زیادی داشت و تا حدی غیر قابل پیش بینی بود و همین ویژگیش از رمانای دیگه متفاوتش میکنه. قلم خوبی داشت.در کل قشنگ بود ممنون از نویسنده عزیز💕💕

    ۲ سال پیش
  • .

    01

    مگه اسم شخصیت ها &....; رها و رادمین &....; نیست؟ پس چرا زده &....; کامران و نفس &....;¿¿¿ 😐😐😐

    ۳ سال پیش
  • اسرا

    01

    مگه واسه ثبت شرکت مجردمزدوج بودن آدم مهم بهانه مسخره واسه***کردن گفته نویسنده وگرنه رمان خوبه

    ۳ سال پیش
  • اسم من یاس نیست

    25

    برای من جالب نبود 😒😒😒

    ۴ سال پیش
  • ....

    31

    قشنگ بود🙃🙂

    ۴ سال پیش
  • M.t.a

    ۲۲ ساله 53

    خیلی رمان قشنگی بود.ممنونم از نویسنده ی خوبش.🌹

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.