اولویت اول به قلم سعیده براز
پارت سی و هفتم :
بعضی روز ها مثل امروز دلم نمی خواهد از جایم بلند شوم و دلم یک خواب ابدی می خواهد، اما طاها مثل هر روز با آن چهره ی خندانش بالای سرم می آید و هر چه رشته کرده بودم را پنبه می کند.
همین که وارد سرویس بهداشتی می شوم صدای پیامک گوشیم می آید، سریع از سرویس خارج می شوم و به سمت گوشیم می روم و طاها بلافاصله بعد من وارد دستشویی می شود.
ـ ببین خودتم قبول داری صبح من باید اول برم سرویس.
به حرف
مطالعهی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۳ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.