قرار قلب های ما به قلم نصیبه رمضانی
پارت سی و هشتم :
سرساعتِ هر روز رسیدم و طبق روال همیشه به تمام کارکنان شرکت که ما را شبیه کلاس اولی های مدرسه می دیدند با پایین آوردن ماسک لبخند زدم.
به اتاق کارمان رسیدم و فرزانه را که داشت تایپ می کرد و از ماگش قهوه را قلوپ قلوپ میخورد غافلگیر کردم. همکارای پشت میز جا خورده بودند و با سلام گرمی که پشتش خیلی حرف بود روی صندلی نشستم. مجبور بودم دندان دردم را بهانه کنم.
اما فرزانه را که رنگش پرید و
مطالعهی این پارت کمتر از ۲۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🥰🥰🥰
۵ روز پیشاکرم بانو
10چقداز عادل بدم میادچرا؟
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🥰🥰🥰
۲ هفته پیشEliz
30کاش رمانو درحال تایپ نمیخوندم حس میکنم کامل خوندنش بیشتر خوش بگذره:))
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🙏🙏🙏
۲ هفته پیشEliz
30آخ آخ اینجور که معلومه عادل از این کینه شتریاس کاش با پس زدنش از طرف ساره یهو باهاش لج نیفته. اگه دوست داشتنش اینه خدا به داد نفرتش برسه
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🥰🥰🥰🥰
۲ هفته پیشEliz
30وااای نکنه اونی که اول داستان اکیپ و ساره رو تلفنی تهدید میکرد عادل بوده باااشه
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
😎😎😎
۲ هفته پیشزهرا
00عالی
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
😘😘🥰🥰
۲ هفته پیشسهیل
۲۸ ساله 10ممنونم عالی بود..دمتون گرم که پارتهای بلندی میذارید
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
😘😘🥰🥰🥰
۲ هفته پیشم.ر
10مرسی بانو کم کم ماجرا فهمیدیم
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
🥰🥰🥰
۲ هفته پیشستاره
00مث همیشه عالی من عاشق ساره ام
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
ساره عشقه🥰🥰
۲ هفته پیشمبینا
۱۹ ساله 00چقدر ساره بامزه است. نوع حرف زدنشو دوست دارم. از نوع نگارش نویسنده خوشم میاد.
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
باعث افتخارمه😘😘
۲ هفته پیشنورا
00چند پارت اولیه خیلی گیج کننده بود، مخصوصا چون اسامی شخصیت ها گفته نمی شد، الآن جدا از اینکه همه چیز سرجای خودش افتاده، باید بابت پارت های طولانی هم تشکر کنم
۲ هفته پیشنصیبه رمضانی | نویسنده رمان
ممنونم از توجه تون🥰🥰😘😘
۲ هفته پیش
فاطمه
00ساره با این رفتن کاری از پیش نمیبری بلکه درست بازم تو راه و اینکه حتما با عادل رو به رو بشی حرفت بگی شاید دست بردار 🤨