پارت سیزده

زمان ارسال : ۲۵۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 11 دقیقه

صدای قدم‌های کسی را توی اتاقش شنید ولی ابدا کنجکاوش نکرد که صاحب قدم‌ها را ببیند؛ برای همین فکر کرد مصاحب پیشینش است!

- من واقعا قهوه نمی‌خوام آقای محترم!

صاحب قدم‌ها به او گفت:

- آقای کوئین؟ من هستم. ولادیمیر!

به سرعت چان ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید