پارت چهارده

زمان ارسال : ۲۴۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه

فرانسوا در یک حرکت ناگهانی و به سرعت شیشه‌ی معجون را سر کشید. آقای کوئین و دیگران با هیجان به قورباغه چشم دوختند و منتظر ماندند ببینند چه اتفاقی می‌افتد! فرانسوا نیز با چشمان بزرگش به آنها نگاه می‌کرد.
آقای کوئین خم شده بود و صورتش را کاملا به فرانسوا نزدیک کرده بود و با لبخند دندان نمایی به او چشم دوخته بود بلکه کوچک‌ترین تغییراتش را نیز ببیند. فرانسوا آروغی زد که مشام او را آزرد.

206
14,849 تعداد بازدید
122 تعداد نظر
33 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۶ ماه پیش

دوستان عزیزم سلام💚
ممنونم به خاطر وقتی که برای این نوشته گذاشتید
طبقه‌ی زیرین یک داستان کوتاه و پر از رمز و رازه که هر خواننده‌ای می‌تونه برداشت‌های متفاوتی از قصه داشته باشه.
پایان رمان احتمالا کمی شما رو شوکه کنه و انتظارش رو نداشته باشید؛ اما مطمئن باشید این بهترین پایان برای طبقه‌ی زیرین بود و امیدوارم باهام موافق باشید.
یکی از فکت های رمان:
ملکه‌ی خونخوار (ایزابلا) در اصل همون ویکتوریا، عشق قدیمی آقای کوئین بود منتها به خاطر دریای فراموشی هیچکدوم هرگز همدیگه رو به یاد نداشتن و ما این موضوع رو از گردنبند ملکه متوجه می‌شیم.
باقی فکت‌های رمان به عهده‌ی برداشت خودتونه💚
امیدوارم ازش لذت برده باشید و نظرتون رو بهم بگید.
موفق باشید

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    00

    پس دشمنی مک باملکه بخاطر آسیب های که به خانواده ش زده ولی هنوزم متعجبم چطوری بین مردگان زندگی میکنه مک بااون غذاهای عجیب وغریب ومیخوره

    ۸ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    غذاهای عجیب و غریبش که به خاطر ژانر رمانه و البته که در اون شرایط چیز دیگه‌ای پیدا نمی‌شه😂

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید