پارت چهارده :

فرانسوا در یک حرکت ناگهانی و به سرعت شیشه‌ی معجون را سر کشید. آقای کوئین و دیگران با هیجان به قورباغه چشم دوختند و منتظر ماندند ببینند چه اتفاقی می‌افتد! فرانسوا نیز با چشمان بزرگش به آنها نگاه می‌کرد.
آقای کوئین خم شده بود و صورتش را کاملا به فرانسوا نزدیک کرده بود و با لبخند دندان نمایی به او چشم دوخته بود بلکه کوچک‌ترین تغییراتش را نیز ببیند. فرانسوا آروغی زد که مشام او را آزرد.

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۱۰ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۴۱ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    00

    پس دشمنی مک باملکه بخاطر آسیب های که به خانواده ش زده ولی هنوزم متعجبم چطوری بین مردگان زندگی میکنه مک بااون غذاهای عجیب وغریب ومیخوره

    ۱۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    غذاهای عجیب و غریبش که به خاطر ژانر رمانه و البته که در اون شرایط چیز دیگه‌ای پیدا نمی‌شه😂

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.