طبقه ی زیرین(به همراه جلد دوم) به قلم آزاده دریکوندی
پارت چهارده
زمان ارسال : ۲۴۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه
فرانسوا در یک حرکت ناگهانی و به سرعت شیشهی معجون را سر کشید. آقای کوئین و دیگران با هیجان به قورباغه چشم دوختند و منتظر ماندند ببینند چه اتفاقی میافتد! فرانسوا نیز با چشمان بزرگش به آنها نگاه میکرد.
آقای کوئین خم شده بود و صورتش را کاملا به فرانسوا نزدیک کرده بود و با لبخند دندان نمایی به او چشم دوخته بود بلکه کوچکترین تغییراتش را نیز ببیند. فرانسوا آروغی زد که مشام او را آزرد.
اطلاعیه ها :
دوستان عزیزم سلام💚
ممنونم به خاطر وقتی که برای این نوشته گذاشتید
طبقهی زیرین یک داستان کوتاه و پر از رمز و رازه که هر خوانندهای میتونه برداشتهای متفاوتی از قصه داشته باشه.
پایان رمان احتمالا کمی شما رو شوکه کنه و انتظارش رو نداشته باشید؛ اما مطمئن باشید این بهترین پایان برای طبقهی زیرین بود و امیدوارم باهام موافق باشید.
یکی از فکت های رمان:
ملکهی خونخوار (ایزابلا) در اصل همون ویکتوریا، عشق قدیمی آقای کوئین بود منتها به خاطر دریای فراموشی هیچکدوم هرگز همدیگه رو به یاد نداشتن و ما این موضوع رو از گردنبند ملکه متوجه میشیم.
باقی فکتهای رمان به عهدهی برداشت خودتونه💚
امیدوارم ازش لذت برده باشید و نظرتون رو بهم بگید.
موفق باشید
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ایلما
00پس دشمنی مک باملکه بخاطر آسیب های که به خانواده ش زده ولی هنوزم متعجبم چطوری بین مردگان زندگی میکنه مک بااون غذاهای عجیب وغریب ومیخوره