پارت هفتم :

این­که مواظب بوده و او چه­‌طور سر رسیده است، در آن ورطه از زمان اصلاً مهم نبود. تنها باید بهانه­‌ای پیدا می­‌کرد و در آن استیصال، ذهنش از بالا رفتن از هر دیوار حاشایی سخت قاصر می­‌نمود.

با صدای فندک ارسلان کمی لرزید و با آن­که هنوز سر به زیر د ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.