به زلالی برکه به قلم سعیده براز
پارت هفده :
- راستی صابر می خوای انبار و نشونت بدم؟
- آره اتفاقا می خواستم ببینمش.
وقتی به حیاط رسیدیم آرام به صابر گفتم:
- داشتی لومون می دادی که !!!
- اون جوری که بحث و عوض کردی فهمیدم، ببخشید این مسائل امشب حواس برام نذاشته.
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فاطمه زهرا
00اخی چقدر گناه دارن