پارت چهارم

زمان ارسال : دیروز

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

آیلین از آنها جدا شد. کمی دورتر فریال پشت میز در گوشه ی سالن جفت مادرش کز کرده بود. در بین چهره های شاد و خندان، چهره ی عبوس فریال هر نگاهی را به خود معطوف می کرد.
دقایقی بعد جایگاه رقص خلوت شد. تماشای شادی لادن تاب و تحمل بی اندازه می طلبید. آرمان و لادن پیش چشمان غمبارش چرخیدند و درد و حزن تلمبار شده بر دلش هر دم سنگین تر شد. لبخند سرخوش لادن لحظه ای محو نمی شد. از هنرنمایی پرناز و غمزه ا

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اکرم بانو

    00

    جریان چیه

    ۷ ساعت پیش
  • لیلا

    00

    خوبه

    ۲۳ ساعت پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.