اورینا به قلم سنا فرخی
پارت شانزده
زمان ارسال : ۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
نگین به تایید سر جنباند و با خنده و صدایی بلند لب گشود:
- کمیل بیا اسم بچه انتخاب شد!
نهال جا خورده اخمی کرد و مردد لب زد:
- خودتون اسمی انتخاب نکردید؟
کمیل که حالا در قاب چهارچوب ظاهر شدهبود، ابرو بالا انداخت و پاسخ داد:
- نه! سرِ اسمش یه دعوایی بود که بیا و ببین!
بعد آرنجش را به چوب در تکیه داد و کنجکاو پرسید:
- حالا نتیجه چی شد؟
نگین روی صندلی کنار تخت نشست و دس