پارت بیست و پنجم

زمان ارسال : دیروز

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

-وقتی... از دانشگاه انصراف داد، رفت آرایشگاه... منم که... پایان نامه و امتحانم تموم شد موندم بدون جا...
به نظر می‌رسید:
-دختر خوبیه، صاحب آرایشگاه بهش جا و مکان داده... من...
هاویار محکم روی کانتر کوبید:
-چطوری اعتماد کردی؟
صدایش می‌لرزید ولی باید جواب می‌داد:
-دوسال همکلاسی بودیم.
-همین؟!
نهال دم‌و بازدم عمیقی کشید:
-اگر نرفته بود شهرشون.
هاویار دست به کمر

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.