پارت بیست

زمان ارسال : ۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه

هاویار با عجله صبحانه‌اش را خورد همراه متلک‌های اردلان. جوابی نداشت آنقدری فکرش درگیر بود که جز نهال نمی‌توانست به چیز دیگری فکر کند.
سفارش‌هایش به اردلان که ته کشید کفش‌هایش را پا زد و از خانه بیرون رفت و بدوبیراههای اردلان را پشت سر جا گذاشت.
نگاهی به ساعتش کرد هشت صبح خیلی زود نبود؟
ماشینی با سرعت از کنارش سبقت گرفت ناسزایی هم حواله‌اش کرد حواسش یک‌لحظه پرت شد.
فر

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.