پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت صد و چهل و هشتم :
حنا جعبهی گردنبند را به سمتم گرفت و با لحنی نگران که سعی در پنهان کردن آن داشت پرسید:
- میدونی معنی پلاک گردنبندی که خریدی چیه؟
میدانستم، به خوبی میدانستم. خیره در چشمانش سری به نشانهی تایید تکان دادم و آنرا از او گرفتم.
با کنجکاوی پرسید:
- یعنی چی؟
برای پاسخ دادن تردید داشتم که فریادی درون قلبم پیچید که مرا وادار به حرف زدن کرد.
- یعنی بیپایان عاشقتم.
مطالعهی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۵۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.