گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت دویست و نود و هفتم :
-پشیمونی اعتبار و آبروی رفتهی پدرم رو برمیگردونه؟ بابای من تو شهرمون سکهی یک پول شد وقتی فیلم و عکسهای این آقا دراومد. به نظرتون اون آبرویی که از من تو آزادشهر رفت هم برمیگرده؟
بداخم نگاه به زیر کشید. با ریشخند از او رو برگرداندم و پلک بستم. اگر سرگرد سرلک میفهمید من امیرعلی چه ها دیدهام، هرگز آن جمله را به زبان نمیآورد.
حیف مجبور بودم بهخاطر اعتبار و آبروی خانواده