سایه ی من جلد سوم به قلم زهرا باقری
پارت سی و هشتم
زمان ارسال : ۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
دروغ نیست اگه بگم برای ده ثانیه هممون خشکمون زد!
مردی که رو صندلی شاگرد نشسته بود جدا از عادی بودن نسبی ظاهرش چشمای بیش از حد مشکی داشت که قطعاً نمیتونست طبیعی باشه! و به جز اون لباساش...
اصلاً نمیشد گفت که امروزین، انگار اون موجود حتی مال زمان و مکان ما هم نبود...
همهی این تجزیه و تحلیلا تو چند ثانیه به ذهنم رسید، بعد از اون، تا به خودم اومدم دیدم من و مهرداد داریم بابا رو ب
مبین
00عالی و جذاب😘