میان خشم و انتقام به قلم علیرضا لرکی
پارت سیزده
زمان ارسال : ۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
حالم مصداق واقعی زیستن در برزخ بود. تنها چیزی که به آن یقین داشتم عشقی بود که در وجودم جولان میداد. او همان نیمه ی گمشدهای بود که من همیشه میخواستم. همانی که باید میآمد تا خوشبختیام تکمیل شود.
عکسهای پی درپی سلفی دونفرهای که دائم میگرفت، دلگرمم میکرد. اینکه دوست دارد کنارم دیده شود، برایم کاملا امیدبخش بود. چقدر به عکسهای سلفی که با ماسک گرفتیم، خندیدم. همانطور ک
ه.حیدری
00عالی