پارت چهارم

زمان ارسال : ۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

این جای حرف که رسید، از جا بلند شد و دور چاه شروع به قدم زدن کرد. این حرف‌ها کاملاً تازگی داشت. عجیب بود که هیچ‌وقت این عقده‌ها را در رفتارش ندیده بودم. همیشه دوست و صمیمی بود. کم‌کم داشتم شک می‌کردم این ضربه به سر من خورده است یا او دچار ضربه مغزی ش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.