پارت یازده :

بی‌توجه به حضور هیراد، قدم‌هایش را به سوی مسیر رودخانه طی کرد. هیراد لب باز کرد تا چیز دیگری بگوید ولی دخترک آن قدر به سرعت از او دور شد که فرصتی برای سخن گفتن نداد.

دل و دماغی برای نشستن لبِ رودخانه و گوش دادن به آواز صخره و آب برایش نمانده‌ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.