معصومیت از دست رفته به قلم فرگل حسینی
پارت سیزده
زمان ارسال : ۱۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
«به هیچکس اعتماد نکن،اینم یه قانونه»
درب باز شد.قامت چهار شانهای ماهیر با استایل کاملا ورزشی...تیشرت ورزشی با لوگوی رئال مادرید وشرت ستش که قدش تا زانو بود..
_اوه دیر کردی خانوم،فکر کردم دیگه نمیای..
گونهای لیلا را با دو انگشت محکم کشید.لیلا هم مُچ دستش را گرفت.
_نیومده شروع کردی ماهیر،بزار پام برسه داخل..
ماهیر گونهای او را رها کرد.سر تا پایش را برانداز کرد.بع
Zarnaz
۲۰ ساله 10ولی اگه بابا بچه رو ببره دیگه نیاره چیییی 🥺همچینم قول میده انگار مطمئنم هیچی سر بچه نمیاد