پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت صد و چهل و دوم :
- درسته باید باهاش کنار بیام.
- کارخوبی میکنی.
در جوابم باز هم سکوت کرد. در فکر بودم که حرف چه چیز را به میان بکشم که دوباره مکالمهای باهم داشته باشیم که حنا به یکباره چیزی را پرسید که قلبم از تپش ایستاد و چنان شوکه شدم که ناخودآگاه پایم را تا انتها روی ترمز قرار دادم و فشردم.
- کوروش تا حالا عاشق شدی؟
ضربهکاری یک چیز در همین مایهها بود. هاج و واج مانده بودم. چیزی که پرس
مطالعهی این پارت کمتر از ۲ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۵۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.