سایه سرگردان به قلم ساناز زینعلی
پارت بیست و ششم :
ماهنوش پیاده شد و بهنود ماشین را زیر پنجره آشپزخانه که چراغش خاموش بود پارک کرد. از وقتی که حیاط شمالی خانه به کافه پیوسته بود، مجبور بودند از در پشتی رفتوآمد کنند.
در پشتی به راهروی باریکی میرسید که سمت چپ آن آشپزخانه بود و نشیمن که به اتاقهای پایین میرسید. سمت راست پلههای موزاییکی برای رفتن به طبقه بالا و دو اتاق خواب بالا. طبقه پایین دو نشیمن و سالن بزرگ پذیرایی مهمان داش