پارت سی و هفتم

زمان ارسال : ۴۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

گرگ آلفا با سرعت به سمت سفیدی لباس‌ها هجوم برد، جاوید به سردی تمام وجودش در هم شکست و ترس پاهایش را سست و بی‌رمق کرد. قطره‌ای که از ترس نشأت گرفته بود از بدنش چکید. گرگ در فاصله‌ی چند متری جستی زد و روی لباس‌های جاوید پرید و در آنی آنها را با پنجه‌ها و دندان‌های تیزش پاره کرد. مترسک روی زمین افتاد و گرگ‌ها آن را دریدند.
تمام این‌ها را از پنجره‌ی چوبی نیمه‌باز کلبه‌اش به نظاره نشس

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.