حسرت با هم بودن به قلم مرضیه نعمتی
پارت یکم
زمان ارسال : ۳۰۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
فصل 1
مجلس خواستگاری بود و من و مادرم و برادرم امین روی مبلهای سلطنتی جای گرفته بودیم. این بار سوم بود که برای خواستگاری سوگل میآمدیم و باز هم جواب مادرش رد بود. دلیلش کاملاً واضح بود. هیچ وجه اشتراکی بین خوانواده آنها و ما نبود. مادر سوگل ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
لیلی
00فعلا که اول داستان هست انشالله پارتهای بعدی