پارت یکم

زمان ارسال : ۹۱ روز پیش

فصل 1

مجلس خواستگاری بود و من و مادرم و برادرم امین روی مبل‌‌های سلطنتی جای گرفته بودیم. این بار سوم بود که برای خواستگاری سوگل می‌‌آمدیم و باز هم جواب مادرش رد بود. دلیلش کاملاً واضح بود. هیچ وجه اشتراکی بین خوانواده آنها و ما نبود. مادر سوگل ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید