پارت نوزده :

تینا یک دستش را به زیر استخوان گونه‌اش گذاشته بود و کوسنی را توی بغلش داشت. خیره‌ی دختر جوان مقابلش شد که دوباره آمده بود تا سوهان روحش شود!

یک دختر دو رگه و زیبا که دلش را به پیچ و تاب یک شک انداخته بود... چرا نمی‌رفت پی کارش؟ وقتی به استانبو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.