پارت سی و سوم

زمان ارسال : ۲۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

تو موقعیتی بودیم که دیگه حتی اهمیتی نمی‌دادم که اگه بدشانسی بیاریم و همسایه‌ها مارو رو تو اون وضعیت ببینن چه فکری می‌کنن. تنها هدفم در اون لحظه این بود که دوتایی از خونه خارج بشیم و تا وقتی سیاوش باهامون نیست برنگردیم!
- نگران نباش، بقیه‌شو می‌تونم راحت برم، حالا تو بیا!
درحالی که از تراس خم شده بودم و با ترس به مینا نگاه می‌کردم سعی کردم به روی خودم نیارم که تا حد مرگ نگرانش بو

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.