پارت سیزده

زمان ارسال : ۲۲۵ روز پیش

فرهاد مظفری هرگز مورد قبول پدرش نبود؛ اما با این حال عطا دور از چشم پسرش به منافع او فکر می‌کرد. همیشه این خصلت را از او پنهان می‌کرد. احساس می‌کرد غرورش می‌شکند اگر فرهاد حمایت زیر پوستی‌اش را ببیند! عطا اخلاق‌های خاص خود را داشت. یک مرد میانسال، سر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید