پارت دوم

زمان ارسال : دیروز

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

دیروز وقتی برای بازی با دخترخاله‌اش گلسا، به خانه‌ی خاله‌طوبی رفته بود، ناخواسته شنید که طوبی از حال و روز نهال برای همسایه‌شان می‌گفت. می‌گفت نهال جن‌زده شده و هیچ دعانویس و رمالی نمی‌تواند درمانش کند! می‌گفت باید او را به پسرِ عزب کبیری بدهند تا از دستش خلاص شوند. تیدا به سختی خودش را مشغول بازی نشان داد و دندان فشرد تا بر سر خاله طوبایی که همیشه مقابل مامان‌سمن خودش را دلسوز و غ

14
836 تعداد بازدید
4 تعداد نظر
5 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

سنا فرخی : ۴ ساعت پیش

سلام به همه!
خیلی خوش حالم که با جدیدترین رمانم در کنارتون هستم😍 امیدوارم از این رمان لذت ببرید و در کنار هم لحظات دلنشینی رو سپری کنیم. اگه از خوندن این رمان لذت می‌بری، ممنون میشم لایک کنی و کامنت بذاری👌🏼♥️
پیج اینستاگرام نویسنده هم دنبال کنید که تیزرها و اخبار رمان اون جا گذاشته میشه👇🏼🌸
@sanfarokhi

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید