دومینو به قلم آزاده دریکوندی
پارت هفده :
ماشین سیاه رنگی انتهای کوچهی بن بست پارک شده بود. مرد جوانی که پشت فرمان نشسته بود با اخمهایی در هم کشیده خیرهی در خانهای بود! مردی که کنارش بود نیز چشم به همان نقطه داشت و همزمان پشت انگشتش را به سبیلهای مرتبش میکشید.
- عجیبه!
س ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مهشید
00بیچاره سهند که این همه از طرف نامادری و برادر ناتنی نارو میخوره💔