دومینو به قلم آزاده دریکوندی
پارت شانزده
زمان ارسال : ۲۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
حرفهای سورن او را خیلی خوب راضی کرده بودند! آنقدر راضی کرده بودند که سر ظهر مقابل مدرسه ایستاده بود تا تعطیل شود! دست به سینه تکیهاش را به ماشین زده بود و نگاهش را آن اطراف میچرخاند و مانند دیگر رانندگان انتظار میکشید.
حق با سورن بود... ا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نیلوفرسامانی
00امیدوارم سهند نره سراغ هدایتی....🥲