پارت شانزده

زمان ارسال : ۲۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

پرنیان عاجزانه سنجید مگر مهرداد نرفته بود چرا بازگشته است؟ نکند نگرانش شده باشد. به خودش نهیب زد خیال‌بافی کافی‌ست. اگر قرار بود منصرف شود چمدان‌ها را داخل نمی‌آورد. با داخل شدن نازی تمام افکار بد از ذهنش پاک شد. پیراهن بافتنی گلبهی رنگی بر تن داشت. پوست روشنش با کلاه و شال‌گردن قرمزی که پوشیده بود روشن‌تر به نظر می‌رسید. به سمتش دوید و درحالی‌که خودش را در آغوش مادرش می-انداخت، گفت:

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نسترن

    10

    چقدر عشق یک طرفه بده.دلم به حال پرنیان میسوزه.

    ۳ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.