پارت شصت و پنجم :

.به سختی کلمات را کنار هم چیدم:
_من..من از احساس واقعی شما اطلاعی نداشتم…فردا خونتون ترک می‌کنم.
دستگیره را کشیدم و پیاده شدم‌.هنوز درب را نبسته بودم .گفت:
_منظورم این نبود..‌.مادرم خیلی به شما وابسته شده…من می‌خوام کاملا واضح به مادرم بگید که جواب شما منفیه و فقط میخواید کارگر خونه ما باشید….به هر حال همدیگه رو در این مدت شناختیم…میدونم توانایی اجاره خونه ندارید…
فقط

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۲۷ روز پیش تقدیم شما شده است.

رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.