پارت صد و بیست و هفتم

زمان ارسال : ۵۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

جوابم را نداد و کلمه‌ی عاشقته در گوشم بیشتر تکرار شد. می‌توانست بگوید عمو فرزین، پدرم، حتی نازی، حتی زن‌عمو حتی ... نگفت، نگفت و این نگفتنش مرا بیشتر به فکر فرو برد.
می‌توانستم جواب او به سوالم باشم؟
قلبم به تپش افتاد. حالی داشتم عجیب و غریب. یک طور استرس، یک طور دلواپسی عمیق که باعث می‌شد بی‌قرارشوم و تاب و توانم را از دست بدهم. اگر چنین چیزی ممکن می‌شد من واکنشم چه بود اصلاً ...

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.