پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت صد و بیست و هشتم
زمان ارسال : ۵۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
او کسی بود که راحت دل من را برده بود. از او گذشتن کار من نبود. من در چند ماه گذشته بدون او بیتاب بودم، بیخواب بودم، بیجان بودم، بی نفس بودم. هر چند که اکنون او را در کنار خود دارم و رسما روی ابرها پرواز میکنم. ولی من همچنان بازهم بیتاب اویم، ساعت از نه گذشته و من همچنان بیخواب اویم ... دنیایم بی او همانند گل پرپر گشته بود. میخواست برود و در زندگیام خاطره شود. ولی رسم زمانه برایش چی