پارت بیست و پنجم

زمان ارسال : ۱۲۳۶ روز پیش

در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

7960
992,095 تعداد بازدید
3,766 تعداد نظر
83 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • -()

    130

    آخی خیالم راحت شد که فریاد ب نیاز خیانت نکرده البته من کلا به اینکه خیانت کرده باشه فکر نکردم چون مطمئن بودم که اینکارو نکردع

    ۳ سال پیش
  • آرزو

    ۱۷ ساله 130

    ممنون عالی بود مثه همیشه.دوستان رمان خون حال چشماتون چطوره؟😉 فکر کنم همه 🤓🤓عینکی.من دیگه چشمام نمیتونم بخونم دوسه روزه نتونستم بخونم وقتم نمیکنم برم دکتر⁦☹️⁩ مراقب چشاتون باشیدلطفا🙂

    ۳ سال پیش
  • گلی دلتنگ آریس عشقم)

    ۲۱ ساله 190

    وااییی نگووو ازچشماااا من ک عینکیی شدم راس میگه ازچشاتون مراقبت کنید من ک رمان خوندنمو کمتر کردم.

    ۳ سال پیش
  • Pari

    ۱۵ ساله 30

    من که خیلی نمیخونم درروزشاید۱ساعت الانم این رمان پارت ۶هستم😐😂

    ۳ سال پیش
  • آرزو

    ۱۷ ساله 60

    وای من شرمنده شخصیت رمانمون شدم زود قضاوت کردم در مورد فریادحق با بعضی از دوستان بود ولی من دست خودم نیست از خیانت متنفرم اسمش میادقاطی میکنم اون لحظه قاتی کردم بدگفتم 😞😓😓😓😓😓😓😓

    ۳ سال پیش
  • دخترک شیطون

    50

    عاقا ی سوال چرا هم چشای نیاز هم فریاد هم میلاد ابیع؟ 😳😑

    ۳ سال پیش
  • مروارید

    10

    خیلی هوشمندانه نمیشه نیاز نرهههخخ😑😑

    ۳ سال پیش
  • مهشید

    ۱۵ ساله 70

    اولا که خیلی خوب و هیجانیه بعدشم من فک کنم دنیز ماجرا رو برای استادش همون که آخر اومده بود تعریف می کرد به نظرم از الان به بعد هیجانی تر میشه

    ۳ سال پیش
  • ارام

    100

    وااا!!! باز ک گیجمون کردی مرجان خانووم اا بابا خدایا صبر بده فققطط صبر بده ک از کنجکاوی و حرص نمیریم صلوات😑

    ۳ سال پیش
  • -

    101

    هن چی شد الان داشت برا کی تعریف میکرد دقیقا🙄

    ۳ سال پیش
  • سارا

    00

    فک کنم داشت برای شادی توی رمان تیمارستانی ها تعریف میکرد البته مطمئن نیستم

    ۳ سال پیش
  • RAHAII

    60

    ترووووخداااا مرجان جانننن!پایانش تلخ نباشه که من خودمو دار میزنم!مثلا اون تیمارستانی ها هم نزدیک بود سکته ناقص بزنممم!فکر کردم واقعا آرکا مردددد.اخه اون چه خوابی بود لامصبببببب!

    ۳ سال پیش
  • یگانه

    ۱۵ ساله 14

    چرا انقد کم می دونی ما کاسه صبرمون تموم میشه ، اه اه اه ... کم بود .. کم پیش رفت ، خلاصه چرت و پرت تر شده😐

    ۳ سال پیش
  • نیو

    70

    الان دقیقا دنیز داره برای کی ماجرارو تعریف میکنه؟ 🤔😐

    ۳ سال پیش
  • سایان

    ۱۶ ساله 71

    تورو قران تورو خدااااا این پارتارو بیشتر کنیدددددد بعدم اگع مبشع از زبون میلادم داستانو بگید خواهش میکنم مرجان جان سازنده جان التماستون میکنمممم😭😭😭😭😭 مرجان مث همیشع عاااالییییی💜💙💜💙😘😘

    ۳ سال پیش
  • ❤آریس عشق گلی❤

    ۲۱ ساله 80

    الان دنیز برا کی داره زندگیشو تعریف میکنه🤔

    ۳ سال پیش
  • هانیه

    ۱۳ ساله 31

    شایدم نباشه نمیدونم فقط اینو میدونم دارم از فوضولی میترکم

    ۳ سال پیش
  • هانیه

    ۱۳ ساله 42

    وییییی چرا جای حساس تموم میکنید من الان توهنگم اینکه دنیز چرا وبرا کی داشت داستانو تعریف میکرد من دو تا نظریه دارم یا واسه یه روانشناس داره حرف میزنه یابرا پلیس من بغییراز این دوتا نظریه دیگه ای ندارم

    ۳ سال پیش
  • هستی

    170

    اونجاش که گفت بعضی وقتا خیلی حرف میزنه😂😂

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید