مردمک سفید به قلم سحر حاجیوند
پارت هفتاد و نهم
زمان ارسال : ۱۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
شبنم که رفت دسته کلیدها را برداشتم. با دیدنِ برچسب کلید انبار وسوسه شدم برای یکبارهم که شده آنجا را ببینم. دیگر بچه نبودم که از تاریکی ابتدایی انبار بترسم، حالا ترسهای بزرگتری داشتم که یک انبار در برابرش هیچ بود. تا آشپزخانه رفتم. انبار درست زیر آش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم گلی
00میشه خواهش کنم پارت ها رو طولانی بنویسید خدا میدونه تا روز پارت گزاری مردمک سفید میشه من چقدر استرس دارم که قراره چه اتفاقات دیگه ای بیفته ،مخصوصا حالا که همتا خیلی تنها شده ،ممنونم نویسنده جان