پارت چهارم

زمان ارسال : ۳۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه

عصبانی شدم و گفتم:

ـ آره من گفتم. خودمون دو تایی مشکلی نداریم. لزومی نداره مانی اینجا باشه.

ـ بیخود گفتی. لازم نکرده به جای من و و بابات تصمیم بگیری.

و رو به مانی گفت:

ـ مانی جان بیا داخل. بذار برم برات لباس بیارم.

...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.