پارت شصت و پنجم :

زن پر عجز نالید:

- داره.. داشت اطلاعات تپشم به وکیل میداد برای اپلای تحصیلی. جدا از اون کیارزم دنبال... دنبال قوانین تغییر دین بود!

رودابه هیستریک از جا برخواست و با چشمهایی گشاد شده فریاد زد:

- چی؟ چه غلطی میخواد بکنه؟

زن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.