پایلوت به قلم سمیرا حسن زاده
پارت صد و بیست و دوم
زمان ارسال : ۶۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
آرام سرم را تکان دادم. یک دستش در تصرف پنجههای من بود و دست دیگرش زیر چانهام.
شاید اگر کوروش معشوقم بود و من معشوقهاش، اکنون این قاب زیباترین قاب برای هردویمان به نظر میآمد. دلخور پرسیدم:
- چی شد که یهو ازم فاصله گرفتی کوروش؟ چی شد که یهو ازم دور شدی و فرهاد جای خالیت رو تو زندگیم پر کرد؟
رنگ از رخش پرید. یکه خورد گریهی من شدت گرفت.
- شاید اگه ازم دور نمیشدی من این