بازگشت گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت دوازده :
برسام سرش را چرخاند و دو طرف خیابان را از نظر گذراند.تنها خودش بود و خیابانِ تاریک و سوت و کور! کلاهش را تا پیشانیش پائین داد و ماسکش را روی بینیش کشید.
نور سفید، از پشت پنجرههایِ ویلا به محوطه بیرون سرک کشیدهبود.با احتیاط از مسیر س ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فریبا
00یعنی اون کی بوووووود برسااااااام کجایییییئ چیشدیییییییی