پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت هشتاد و پنجم
زمان ارسال : ۷۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه
_فکر کردی پول منو میخوری ویه آبم روش!
پروانه دیگر به حرف های مرد توجه نمی کرد!البته که مخاطبش هم نبود.
_ما شغلمون قاچاق انسانه،نفه یه لحظه به این فکر نکردی که تمام دنیا رو زیر رو میکنیم تا یه جای سالم تو بدنت نزاریم؟واقعا تو چیزی به نام مغز تو کلهت هست؟
به طرف حامی رفت وموهای او را گرفت.
_کو ببینم مغز داری اصلا..
موهای اورا رها کرد وکلهی حامی پایین افتاد.خون زیادی از د
Zarnaz
۲۰ ساله 00هورااااا بالاخره چیز های مهم رو فهمید از همه مهم تر وجود هوتن بود😍💃عالییی بود مرسی فرگل جونم 😍فقط اونجایی که هوتن زد داخل گوش خودش خیلی باحال بود 🙈😁