قفس چکاوک به قلم زهرا خزائی
پارت بیست
زمان ارسال : ۲۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
دوباره برداشتمش
انگار خوشش امده بود دوباره کوبید و روی زمین افتاد و قهقهه زد
ولی چرا میگفت اخ؟
شاید دارو بودو نمیخواست
شیشه شیر را برداشتم کمی مکیدم
تلخی ان مایع انقدر زیاد بود که گلویم را سوزاند
سرفه ای کردم
حق داشت مزه ی زهر میداد
بویش! خیلی بد بو بود
با صدای در حمام شیشه را پایین گذاشتم و سوفیارا در دستم بلند کردم
ان زن چهره ی سبزه و گردی داشت
Zarnaz
۲۰ ساله 00یعنی چی به بچه میداد🥺باید میموند پیشش حتی اگه تنبیه میشد بچه گناه داشت🥺عالی بود مرسی زهرا جون ❤️