پارت بیست

زمان ارسال : ۷۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

دوباره برداشتمش
انگار خوشش امده بود دوباره کوبید و روی زمین افتاد و قهقهه زد
ولی چرا میگفت اخ؟
شاید دارو بودو نمیخواست
شیشه شیر را برداشتم کمی مکیدم
تلخی ان مایع انقدر زیاد بود که گلویم را سوزاند
سرفه ای کردم
حق داشت مزه ی زهر میداد
بویش! خیلی بد بو بود
با صدای در حمام شیشه را پایین گذاشتم و سوفیارا در دستم بلند کردم
ان زن چهره ی سبزه و گردی داشت

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    یعنی چی به بچه میداد🥺باید میموند پیشش حتی اگه تنبیه میشد بچه گناه داشت🥺عالی بود مرسی زهرا جون ❤️

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.